عنوان

+

پاورپوینت مهندسی ارزش

فهرست /چکیده

+

فهرست مطالب

مهندسی ارزش
مقدمه :
برنامه کاری مهندسی ارزش :
۱ . فاز مبدأ :
۱ _۱ : سازماندهی در طول فاز ۱ :
۱ _ ۲ : انتخاب پروژه :
۱ _ ۳ : تعیین تیم V.E. :
۱ _ ۴ : تعیین مأموریت تیم و مستند سازی محصول :
۲ . فاز اطلاعات :
۲ _ ۱ : تحلیل کارکرد ( تحلیل کیفی ارزشها ) :
۲ _ ۲ : تحلیل سیستم بر مبنای وظیفه :
۲ _ ۳ : آنالیز اجبار :
۲ _ ۴ : اندازه گیری ارزش ( تحلیل کمی ارزش ) :
۳ . فاز تغییر، خلاقیت، ارتقای ارزش :
۴ . فاز ارزیابی :
۴ _ ۱ : تحلیل کیفی ارزش گزینه های جایگزین :
۴ _ ۲ : تحلیل کمی ارزش گزینه های جایگزین :
۵ . فاز بررسی و توسعه :
۶ . فاز اجرا :
۷ . فازممیزی :
اهداف ممیزی :
نتیجه گیری :
منابع :

 

منابع :

مجموعه مقالات نخستین سمینار ملی مهندسی ارزش، شهریور ۱۳۸۰، دانشگاه صنعتی امیر کبیر.

محمد سعید جبل عاملی، علیرضا میرمحمد صادقی، مهندسی ارزش، انتشارات فرات، خرداد ۱۳۸۰

فصلنامه مهندسی صنایع و سیستم، مصاف، سال هفتم شماره ۲۳، زمستان ۱۳۸۰

مهندسی ارزش در اجرا و بهره برداری، مهاب قدس

فیلم مهندسی ارزش ( سازمان بهره وری ملی ایران )

مجله روش، سال هفتم، شماره ۴۵، مقاله مهندسی ارزش

میترا تیموری، زهرا ملک محمدی، تجزیه و تحلیل مهندسی ارزش، پایان نامه تحصیلی، ۸۰٫

مهندسی ارزش

 مهندسی ارزش عبارتست از یک روش گروهی ساختار یافته بر اساس عملکرد پروژه که سعی در حل مسائل و کاهش هزینه های زمان سیکل دارد. گروه مهندسی ارزش از طریق اعمال فنون و تکنیکهایی به یک طرح رسمی و فرمان برای کار دست می یابد. با استفاده از این تکنیکها تیم مهندسی ارزش، گروهی عملکردهای پروژه ، محصولات یا فرآیندها را مشخص کرده و مدلسازی می کند. تیم مهندسی ارزش بخشهای مربوط به بهبود ارزش و زمینه های مناسب برای بهبود را در پروژه شناسایی کرده و با استفاده از تفکر خلاق، آلترناتیوهای ارائه شده توسط اعضا، گزینه های مساعد برای بهبود ارائه می شوند.

اجرای سیستماتیک تکنیکهای شناخته شده که عملکرد محصول یا خدمات را شناسایی می کند، به تعیین ارزش این عملکردها منتهی شده و سپس، مناسب ترین راه حل را در راستای کارکردهای لازم برای برآوردن عملکردهای مورد نیاز در پایین ترین سطح هزینه های کلی زمان سیکل را ارائه می دهد. به طور کلی در مهندسی ارزش تغییر از ارزش سازنده گرا به مشتری گرا به عنوان پیش فرض قرار گرفته است.

فرآیند مهندسی ارزش که شامل تکنیکهای مهندسی ارزش می باشد و هدف از اجرای مهندسی ارزش در این مقاله شرح داده شده است.

مقدمه :

افزایش قیمت انرژی و رقابت شدیدی که در بازار بین محصولات وجود دارد و از طرفی پیچیده تر شدن نگرش مشتری ها به محصول و انتظارات مختلف آنها، مدیریت طرح و محصول را با معضلی اساسی و حساس روبرو ساخته است. استراتژی های کاهش هزینه برای رسیدن با بازار رقابت، در مقابل حفظ و افزایش کیفیت محصول، معضل بزرگتر و پیچیده تری را مطرح می سازد. همچنانکه تکنولوژی پیچیده می شود، مسائل انسانی و مدیریت نیز دچار پیچیدگی خاص می گردد؛ بنابراین توجه به رویارویی با چالشهای واقعی، خلاقیت و نوآوری را در طراحی محصول, فرآیند و ارزیابی ها ایجاد می کند.

مهندسی ارزش ابزاری است که تصمیم گیرنده می تواند برای قسمتی از این چالشها پاسخی درخور و مناسب تهیه کند، با کاربرد مهندسی ارزش می توان با حفظ کیفیت هزینه ها را کاهش داد.

V.E. و مفاهیم اولیه آن نخستین بار در سالهای دهه چهل در دنیای غرب به ویژه آمریکا در بخشهای تولید و بازاریابی پایه گذاری شد، در این سالها مفهوم V.E. در شناخت و کاربرد تکنیکهای خلاق در کاهش هزینه های کالا، پروژه و خدمات بدون کاهش سطح کیفیت، عملکرد یا جذابیت محصول در بازار است و قابلیت رقابت آن را بهبود می بخشد.

واژه مهندسی ارزش نخستین بار از سوی ” مایلز ” برای توضیح تکنیکی که وی در شرکت ” جنرال الکتریک ”  در طی جنگ جهانی دوم به کار برده بود، استفاده شد. تکنیک یاد شده در شرایطی پدید آمد که کمبودهایناشی از جنگ، جستجوی مصالح جایگزین در محصولات را الزام می نمود؛ اما به سبب جنگ این مصالح بت همان مشخصات یاد شده مشابه یافت نمی شد. از این رو به جای مصالح جایگزین، روش جایگزین برای تأمین کارکرد اجزا، مورد توجه قرار گرفت. بعدها معلوم شد که فرآیند تحلیل کارکرد به تولید محصولات ارزان تر، بدون کاهش کیفیت می انجامد. هسته اصلی کار ” مایلز ” تعریف کارکردهایی بود که خریدار از تولیدات انتظار داشت. این کارکردها در عباراتی با یک فعل و یک اسم تعریف می شوند. سپس کارکردهای تعریف شده با کمترین هزیه ممکن برای دستیابی به آنها و این ارزیابی برای یافتن جایگزین هایی که همان کارکرد را تأمین می کنند، نیز به کار می رفت.

حال با مثالی درباره جدار موتور الکتریکی موضوع را بررسی می کنیم :

 

جدول ۱ : تعریف کارکرد

ردیف فعل اسم
۱ جدا کردن اشیاء
۲ امکان پذیر کردن تهویه
۳ آسان کردن تعمیر
۴ راضی کردن خریدار

 

این کارکردها با انتخاب ارزان ترین حالت ممکن، به صورت زیر سنجیده شدند :

کارکرد جداکردن با هزینه ورقه آهنی که برای پوشش موتور به کار می رفت، ارزیابی شد.

کارکرد انکان پذیر کردن تهویه بر اساس هزینه اضافی برای ایجاد سوراخهایی بر روی ورقه آهنی ارزیابی شد.

آسان کردن تعمیر با افزودن هزینه گره فلزی برای باز کردن جدار فلزی ارزشیابی شد.

هزینه رنگ کردن فلز به عنوان عامل رضایت مشتری ارزیابی شد.

جدول ۲ : انتساب هزینه به کارکرد

ردیف فعل اسم ارزان ترین روش دستیابی به کارکرد کمترین هزینه دستیابی به کارکرد
۱ جدا کردن اشیاء جدار فلزی ۰٫۱۵$
۲ امکانپذیر کردن تهویه سوراخ روی فلز ۰٫۵$
۳ آسان کردن تعمیر گیره فلزی ۰٫۱۰$
۴ راضی کردن خریدار رنگ کردن ۰٫۲۰$
جمع هزینه دستیابی به همه کارکردها  :                                              ۰٫۵۰$

در ادامه این فرآیند، ” مایلز ” کمترین هزینه ممکن برای ارزشیابی کارکردها را در این نمونه معادل ۰٫۵ دلار برآورد کرد و آن را با کمترین هزینه واقعی برای درست کردن این قطعه که ۴٫۷۵ دلار بود، مقایسه کرد. به روشنی آشکار شد که بسیاری از هزینه های یاد شده عملاً کارکردی را برآورد نمی کردند.

تعریف کارکرد، ارزیابی کارکرد و جایگزین یابی در مجموع، ” تحلیل کارکرد” نامیده می شوند و این همان تکنیک اساسی است که بر پایه آن مهندسی ارزش شکل گرفته است.

==================================================