عنوان

+

پاورپوینت بررسی موانع و ارائه راهکارهای توسعه روابط متقابل صنعت و دانشگاه در ایران

فهرست /چکیده

+

فهرست مطالب

چکیده
مقدمه
موضوع تحقیق
بررسی پیشینه تحقیق
۱- نقش دانشگاه در توسعه صنعتی
۲-  بررسی پیشینه ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران
۳- نگاهی به وضعیت ارتباط دانشگاه با صنعت در کشورهای مختلف جهان
امریکا
سوئیس
ژاپن
چین
کره جنوبی
۴- ارتباطات صنعت ـ دولت ـ  دانشگاه
جمع بندی مبانی نظری تحقیق
سؤالات تحقیق
روش تحقیق
جامعه و نمونه آماری
ابزارهای سنجش ( تکنیک های گردآوری داده ها )
تکنیک های تجزیه وتحلیل داده ها
۲- آزمون فرض تک متغیری درباره میانگین یک جامعه
بررسی اعتبار و روایی پرسشنامه
یافته‌های تحقیق
راهکارهای اجرایی رفع موانع ارتباط صنعت و دانشگاه
جمع‌بندی
پاورقی ها‍:
فهرست منابع

 

فهرست منابع

الف) منابع فارسی:

۱- بازرگان  و دیگران؛ روش‌های تحقیق در علوم رفتاری، تهران: انتشارات آگاه، چاپ چهارم، ۱۳۷۹٫ ص۲۹۹٫

۲- خاکی، غلامرضا، روش تحقیق در مدیریت، تهران: مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ۱۳۷۹ . ص ص۱۴۳ –۱۴۲٫

۳- جعفرنژاد، احمد؛ مهدوی،  عبدالمحمد؛ خالقی سروش، فریبا؛ بررسی موانع روابط متقابل صنعت دانشگاه و ارائه راهکارهای اجرایی؛ معاونت پژوهشی دانشگاه تهران، ۱۳۸۲٫

۴- شفیعی، مسعود، ارتباط صنعت و دانشگاه – آینده ای تابناک، پیشینه ای تاریک، تهران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر. ص ص ۱۰۵- ۹۷٫

۵- طبیبی سید جمال الدین، نقش دانشگاه و پژوهش در توسعه ملی، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره ۷و۸، موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی. ص ص۲۵- ۲۲٫

۶- مهدوی، محمد نقی؛ نقش دانشگاه در توسعه صنعتی، اهمیت کارآموزی در زمینه ارتباط دانشگاه و صنعت، رهیافت، شماره دهم، پائیز ۱۳۷۴٫ ص ص ۱۵-۱۰ .

۷- مهدوی، محمد نقی، دانشگاه و صنعت ـ مکانیزمهای ارتباط دانشگاه با صنعت، تهران پژوهشکده مطالعات و تحقیقات تکنولوژی ۱۳۷۸٫ ص ص ۱۵-۱۳٫

۸- میرکمالی، سیدمحمد؛ رفتار و روابط در سازمان و مدیریت؛ تهران: نشر سطرون،۱۳۸۰٫

 

چکیده

این مقاله، حاصل اجرای طرح تحقیقاتی ملی با عنوان «بررسی موانع روابط متقابل صنعت ـ دانشگاه و ارائه راهکارهای اجرایی» می‌باشد. در این نوشتار ضمن بررسی پیشینه تحقیق، به تبیین موضوع و روش تحقیق پرداخته شده است.برای اجرای طرح از روش تحقیق میدانی که با مطالعات گسترده کتابخانه‌ای مورد پشتیبانی قرار گرفته استفاده شده است. نمونه آماری شامل خبرگان بخش صنعت و دانشگاه در استانهای تهران، اصفهان و خراسان بوده و از تکنیک‌های کیفی و کمی برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده از اجرای طرح مزبور عدم هماهنگی مراکز تحقیقات دانشگاهی با مراکز صنعتی، عدم ارتباط میان سیاستهای راهبردی بخش صنعت با سیاست های راهبردی تحقیقات دانشگاهی، کم توجهی مراکز صنعتی به بهره‌برداری از نتایج تحقیقات دانشگاهی ، عدم ثبات مدیریت در مراکز صنعتی، نامناسب بودن سیاستهای کلان پژوهشی کشور، شناخت ناکافی مراکز تحقیقات دانشگاهی از مسائل و مشکلات مراکز صنعتی، تفاوت فرهنگ سازمانی مراکز تحقیقات دانشگاهی باصنایع و بالاخره عدم اعتماد مراکز صنعتی به کاربردی بودن تحقیقات دانشگاهی از مهمترین موانع توسعه روابط متقابل صنعت و دانشگاه در ایران می‌باشند.

واژه‌های کلیدی: روابط- صنعت و دانشگاه- روابط صنعت و دانشگاه- موانع روابط صنعت و دانشگاه

 

مقدمه

کشورهای در حال توسعه، راهبردهای متفاوتی را برای دستیابی به توسعه ملی پیشنهاد می‌نمایند. آنچه مسلم است در تمامی این راهبردها علم و تکنولوژی محور اصلی توسعه به شمار می‌آیند. بنابراین ضرورت تعامل دانشگاه و صنعت۱ با توجه به پیشرفت‌های سریع علم و تکنولوژی امری روشن و بدیهی است. چرا که صادره‌های دانشگاه یا نیروی انسانی متخصص و ماهر در زمینه‌های گوناگون و همچنین اختراع و اکتشاف و نوآوری علمی و گسترش دامنه علم و دانش، بخش بسیار مهمی از وارده‌های بخش صنعت است. ایجاد هماهنگی و ارتباط مؤثر بین این دو بخش در توسعه ملی دارای اهمیت بسزائی می‌باشد.  در این مقاله براساس پژوهش انجام شده به بررسی موانع ارتباط دانشگاه و صنعت و ارائه راهکارهای مناسب برای رفع این موانع پرداخته خواهد شد.

 

موضوع تحقیق

به منظور بررسی موانع برقراری ارتباط مؤثر بین دانشگاه و صنعت در کشور، پژوهشی با هدف شناسائی راهکارهای اجرائی رفع موانع ارتباط دانشگاه و صنعت در سه استان بزرگ تهران،‌ خراسان و اصفهان صورت گرفت.

مسائل اساسی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفت عبارتند از:

میزان هماهنگی مراکز تحقیقات دانشگاهی با مراکز صنعتی؛

چگونگی ارتباط میان سیاستهای راهبردی بخش صنعت با سیاستهای راهبردی تحقیقات دانشگاهی؛

میزان توجه مراکز صنعتی به بهره برداری از نتایج تحقیقات دانشگاهی؛

سیاست‌های کلان پژوهشی کشور در تجهیز منابع و هدایت مراکز تحقیقات دانشگاهی در زمینه رفع مشکلات صنایع؛

میزان تأثیر ثبات مدیریت در مراکز صنعتی بر گرایش به انجام تحقیقات دانشگاهی؛

میزان شناخت مراکز تحقیقات دانشگاهی از مسائل و مشکلات مراکز صنعتی؛

فرهنگ سازمانی مراکز تحقیقات دانشگاهی؛

میزان اعتماد مراکز صنعتی به کاربردی بودن تحقیقات دانشگاهی.

به هر حال، باعنایت به مطالب فوق اساسی‌ترین مسئله تحقیق، بررسی و شناخت موانع اصلی برقراری ارتباط مناسب بین دانشگاه و صنعت در کشور می‌باشد که با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای، تحقیق میدانی و نظر خواهی از خبرگان صنعت و دانشگاه داده‌های پژوهش گردآوری شد و بر مبنای فنون تحلیل کمی و کیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.

پیشرفت و توسعه هر کشوری بستگی به تعامل صحیح دو بخش مهم صنعت و دانشگاه دارد. در واقع، یکی از پر ارزش ترین منابعی که جامعه برای پیشرفت و توسعه در اختیار دارد، دانشگاه است. ارتقای تکنولوژی بر نوعی زمینه سازی در جامعه متکی است؛ دانشگاه به عنوان بستر واقعی تربیت نیروی انسانی در این رابطه نقشی غیر قابل انکار دارد.

 

بررسی پیشینه تحقیق

پیشرفت و توسعه در واقع عبارت است از نوعی توانایی و گنجایش برای آنچه مردم می‌توانند با هر وسیله‌ای که در اختیار دارند انجام دهند تا وضع زندگی خود و دیگران را بهبود بخشند. بنابراین، توسعه و پیشرفت، به معنای داشتن تمایل شدید به بهبود بخشیدن و توانایی در تحقق این آرزوست. به هر حال، در روزگار ما هر کشوری تلاش در راه توسعه دارد، زیرا توسعه هدفی است که اکثر مردم آن را ضروری می‌دانند[۱].

بر این اساس به بررسی نقش دانشگاه در توسعه صنعتی، بررسی پیشینه ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران و وضعیت ارتباط دانشگاه با صنعت در کشورهای مختلف جهان و ارتباط صنعت ـ دولت و دانشگاه پرداخته می‌شود.

۱- نقش دانشگاه در توسعه صنعتی

امروزه ارتباط مطلوب بین صنعت و دانشگاه به عنوان مقوله‌ای کارآمد در جهت توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و موفقیت برنامه‌های آتی یک جامعه، ضرورتی انکار ناپذیر شده است. ارتباط صنعت با دانشگاه، با توجه به نقشی که این دو نهاد در جامعه بازی می‌کنند، نیازمند ساز و کارهای ویژه‌ای است که بدون پرداختن به آنها و نیز بدون ایجاد زمینه‌های مناسب به عنوان حلقه‌های واسط این ارتباط، نمی‌توان برکارآمدی آنها دل خوش داشت. صنعت برای شکوفایی خود و روی آوری به دانشگاه نیازمند زمینه سازی و بلوغ خاصی است که بدون آن، چنین چیزی ممکن نمی‌گردد. دانشگاه نیز برای جذب صنعت، توانمندی‌های خاصی نیاز دارد که در صورت بروز شکوفایی آن‌ می‌تواند بر روی‌آوری صنعت، امیدوار باشد. در نهایت امر، اتحاد و آمیختگی این دو نهاد است که به تأثیر پذیری و تأثیرگذاری متقابل از همدیگر، زمینه‌های رشد خود و توسعه جامعه را به دنبال می‌آورد.

بنابراین دانشگاه و صنعت دو رکن اساسی توسعه در هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند و همکاری بین این دو، شرط لازم برای موفقیت و شتاب بخشیدن به فرآیند توسعه، به ویژه توسعه پایدار است.

دانشگاه ها تأمین کننده ی نیروی انسانی متخصص و بسیاری از توانایی های علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی مورد نیاز صنایع اند. مراکز صنعتی نیز که آزمایشگاه هایی عملی برای تجربه ی آموخته های دانشگاهی‌اند، به منظور بهره گیری از فناوری مورد نیاز خود، از یک سو به نیروی انسانی متخصص برای مشاغل فنی و مدیریتی و از سوی دیگر به تحقیق و توسعه نیاز دارند. بنابراین، نیازهای متقابل این دو قطب و در نهایت تسریع فرآیند توسعه ضرورت برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت را تعیین میکند.

برای برقراری و پایداری این ارتباط، لازم است فعالیت های آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها براساس نیازهای حال و آینده ی جامعه، به ویژه نیازهای صنعتی، تدوین شود. همچنین بقا و رشد مراکز صنعتی در گرو همگامی با تحولات علمی و فناورانه است. با توجه به روند سریع تحولات علمی و فناورانه، به ویژه در چند دهه ی اخیر، این نکته اهمیت خاصی یافته است. نمودار زیر نشانگر نحوه‌ی تعامل دانشگاه و صنعت است.

اندکی مطالعه و تأمل ما را به این نکته رهنمون می شود که این ارتباط نتایج و خدمات گسترده یی در کشورهای صنعتی در برداشته، یا در توسعه و پیشروی این تحولات نقش
عمده ای داشته اند. به عبارت دیگر، صنعت همواره در حال توسعه و دانشگاه‌ها همواره محرک و پیشگام این توسعه بوده اند.

۲-  بررسی پیشینه ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران

در کشور ما به سبب عدم مشارکت بخش خصوصی و صنایع در فعالیت های پژوهشی، دانشگاه‌ها این نقش عمده را بر عهده داشته‌اند. اصولاً صنعت کشور از جنبه‌های مختلف وابسته به خارج از کشور است و همین امر با وجود تاسیس مراکز تحقیقاتی مختلف در وزارتخانه ها یا سازمان‌های وابسته به آنها مانع رشد تحقیقات در صنعت شده است. نکته‌ی قابل بررسی این است که دانشگاه‌های ما تا چه حد عهده‌دار نقش رهبری فعالیت‌های پژوهشی بوده‌اند و آیا پاسخگوی نیازهای تحقیقاتی صنایع بوده‌اند یا خیر؟

نگاهی به پیشینه ی ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران نشان می دهد که تا قبل از تأسیس دفتر مرکزی ارتباط باصنعت در وزارت فرهنگ و آموزش عالی که براساس
مصوبه دوم اسفند ۱۳۶۲ هیئت دولت مبنی بر طرح زمینه‌های ارتباطی دانشگاه و صنعت صورت گرفت، هیچ گونه  ارتباط سازمان یافته ای بین دانشگاه و صنعت وجود نداشته و اگر هم ارتباطی وجود داشته به گونه‌ای نبوده است که از نزدیک با مسائل یکدیگر آشنایی پیدا کرده و با هم همکاری مستمر داشته باشند. در حقیقت دانشگاه ها از نظر صنایع فقط تامین کننده ی کادر فنی بوده اند.

ایجاد این دفتر، اگر چه مقدمه‌ی خوبی برای ارتباط دانشگاه با صنعت به شمار می‌رفت، اما به لحاظ اینکه فعالیت آن غالبا اداری بود و کارکنان  آن ناکافی بودندو سطح تخصصی بالایی نداشتند، کارایی آن در انجام دادن رسالتش اندک بود. در سال ۱۳۶۵ شورایی نیز تحت عنوان شورای هماهنگی دفاتر ارتباط دانشگاه با صنعت  در همین دفتر تشکیل گردید.

پس از آن دفتر مرکزی ارتباط با صنعت  به سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران انتقال یافت و در حال حاضر در این سازمان به فعالیت خود ادامه می دهد. با شروع فعالیت

از جمله اقدامات دیگر دولت در زمینه ی ارتباط دانشگاه با صنعت ایجاد شورای عالی ارتباط صنعت و دانشگاه بود که فعالیت‌های اولیه‌ی تشکیل آن در وزارت صنایع سنگین صورت گرفت.

این شورا طی سال های ۷۴ و ۷۵ فعالیت هایی به شرح زیر به مرحله اجرا در آمد.

ارزیابی فعالیت‌های مشترک تحقیقاتی بین دو وزارتخانه

جمع‌آوری مشکلات صنعت و دانشگاه، طبقه‌بندی و اولویت‌گذاری بمنظور ارایه راه‌کارهای مناسب.

بررسی اولیه در خصوص لایحه پیشنهادی ارتباط صنعت و دانشگاه به منظور قانونمند نمودن فعالیت ها و رفع معضلات.

شناسایی و ارزیابی امکانات سخت افزاری و نرم افزاری تحقیقاتی در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی.

تصویب کلیات طرح قطبی کردن ارتباط صنعت و دانشگاه

برگزاری نمایشگاه دستاوردهای پژوهش صنعت و دانشگاه در بهمن ۱۳۷۴٫

متاسفانه فعالیت های این شورا پس از تشکیل چندجلسه و مصوبات مختلف متوقف گردید تا اینکه در سال ۱۳۷۷ به پیشنهاد وزارت فرهنگ و آموزش عالی تغییراتی در ساختار، فعالیت وترکیب آن بوجود آمد و جلساتی با نامنشستهای معاونین آموزشی و پژوهشی دستگاه های اجرایی  در زمینه سیاستگذاری و بهبود ارتباط دانشگاه‌ها با سایر دانشگاه‌های اجرایی تشکیل گردید که تهیه و تصویب  آیین نامه اجرایی فرصت‌های مطالعاتی اساتید در صنایع، از مهمترین این فعالیت ها بوده است.

در مجموع نقش دولت در ایجاد ارتباط بین دانشگاه و صنعت،کم رنگ بوده است. از سوی دیگر، سیاستگذاری و برنامه ریزی‌ها در سطح کلان نیز به گونه ای نبوده است که دانشگاه و صنعت نقش واقعی خود را در اجرای برنامه های توسعه ی ملی ایفا کنند. از دانشگاه فقط انتظار تربیت (تولید) نیروی تحصیلکرده، و از صنعت هم فقط انتظار تولید کالا بوده است. آن هم بدون کنترل کیفیت در هر دو مورد. همین مسئله نیز در کم رنگتر کردن نقش دفتر ارتباط دانشگاه با صنعت بی تاثیر نبوده است. ناهماهنگی وزارتخانه های  علوم، تحقیقات و فناوری و وزارتخانه های صنعتی نیز که متاثر از همان سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های کلان کشور است، موجب گردید  ارتباط دانشگاه با صنعت از پشتوانه ی اجرایی قوی برخوردار نباشد. اگر چه شورای پژوهش های علمی کشور در سال های اخیر  با ایجاد کمیسیون های مختلف سعی داشت یک نظام هماهنگ در برنامه ریزی و سیاستگذاری تحقیق و توسعه در کشور ایجاد کند، اما به لحاظ نبود ضمانت اجرایی – که همان توزیع اعتبارات تحقیقاتی و کنترل و نظارت بر هزینه کردن آنهاست – هنوز هم نمی توان از یک خط مشی و نظام تحقیقاتی منسجم و جهت دار در راستای اهداف و برنامه های توسعه ای ملی در کشور یادکرد. ناتوانی  وزارت علوم، تحقیقات  و فناوری و وزارتخانه های صنعتی در برقراری این ارتباط و ضعف قدرت اجرایی شورای پژوهش های علمی کشور در ایجاد هماهنگی، موجب گردیده که نه صنعت بتواند توان تحقیقات بومی (دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی) را به درستی درک کند و نه دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی این امکان را پیدا کرده اند که از نیازهای صنعت آگاهی یافته و برای حل مشکلات آن خود را بیازمایند[۲].

 

۳- نگاهی به وضعیت ارتباط دانشگاه با صنعت در کشورهای مختلف جهان

مطالعه و مقایسه روند ارتباط دانشگاه با صنعت در جوامع مختلف، مسیر حرکت آنها، ساز و کارهای به کار گرفته شده و نتایج حاصل از این ارتباط برای دستیابی به یک الگوهای مناسب ارتباط دانشگاه با صنعت از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر چه الگوهای پیوند یا ارتباط دانشگاه با صنعت به میزان زیادی تحت تأثیر عوامل درونی کشورها تعیین می شود و هر یک از کشورها راههای مختلفی را مورد آزمایش قرار داده‌اند، ولی معمولاً جریان‌های عامی هم یافت می شود که می توانند مورد توجه و استفاده قرار گیرند.

بررسی‌های به عمل آمده نشان می دهد که در جهان توسعه یافته، ارتباط و همکاری بین دانشگاه و صنعت به طور سنتی پشتوانه محکمی داشته است. در این کشورها دانشگاه‌ها پیشگام توسعه صنعتی بوده اند. در حالی که در جهان در حال توسعه این ارتباط ضعیف است و علت آن هم این است که صنعت در این کشورها درون زا نبوده و انتقال تکنولوژی بدون انتقال دانش فنی به صورت کلید در دست[۱]  یا به صورت هم بست (مونتاژ) شکل گرفته است. بدیهی است که چنین صنعتی نیاز چندانی به تحقیق و توسعه ندارد.

در جهان توسعه یافته که در آن پیوندهای بین دانشگاه و صنعت به طور سنتی قوی است، به کشورهای امریکا، سوئیس، ژاپن، چین و کره‌جنوبی اشاره می‌شود:

 

امریکا

در امریکا آزادی دانشگاهها برای انجام مشورت و رایزنی و همچنین اجرای تحقیقات مشترک با صنعت و یا عقد قراردادهای تحقیقاتی با صنعت، یک ویژگی مثبت بوده و هست و دولت هم به صورت های مختلف، مستقیم و غیر مستقیم، این روند را ترغیب و تشویق می کند. برنامه همکاری‌های تحقیقاتی صنعت و دانشگاه ابتکاری بود که در سال ۱۹۷۷ توسط بنیاد علمی علوم آغاز شد تا حمایت صنایع از تحقیقات دانشگاهی را سازماندهی کند. این برنامه از طریق ایجاد مراکزی که همکاری دراز مدت بین دانشگاه و صنعت، در زمینه تحقیقات مورد علاقه دو طرف را موجب می گردد، اجرا  می شود. در امریکا دیر زمانی است که آزمایشگاه‌های تحقیقاتی دانشگاهها در اختیار جامعه صنعتی قرار گرفته اند تا دوباره کاریها به حداقل برسند. همکاریهای مفید رونق یابند و بهره برداری از تسهیلات گسترده و ارزشمند و منحصر به فرد، به بهترین شکل ممکن حاصل آید.

 

سوئیس

در سوئیس، همکاری دانشگاه و صنعت، اساس اقتصاد این کشور را تشکیل می دهد. مجاورت دانشگاهها با شرکتهای تولیدی (کارخانه ها) به ویژه در صنایع شیمیایی و صنایع ماشینی و وجود شبکه های غیررسمی دانشمندان (دانشگاهیان) و صنعتگران، نمود بارزی از همکاریهای دانشگاه و صنعت در این کشور است.

 

ژاپن

در ژاپن، دانشگاهها دروازه ورود دانش پیشرفته از کشورهای اروپایی بوده اند. دانشگاهها در زمینه تحقیقات مشترک و راهنماییهای فنی با صنعت نقش کاملاً گسترده ای دارند. در بسیاری از موارد، یک دانشگاه انجام تحقیقات بنیادی را تقبل می کند و صنعت نیز توسعه کار را بر عهده می گیرد. اغلب شرکتهای تولیدی برای انجام کارهای تحلیلی به آزمایشگاههای دانشگاه ها مراجعه می کنند. حتی در مراکز عمده و بزرگ، عموماً صنعت رهبری مشخص بر دانشگاه های مجاور دارد و به طور کلی از دید دانشگاهها، ارتباط با صنعت منبع مهم دریافت بودجه های تحقیقاتی به شمار می آید.

 

چین

در چین، مؤسسه تحقیقات تکنولوژی صنعتی، نقش رابط دانشگاه با صنعت را   عهده دار است و وظیفه آن استفاده از تخصصهای هر دو گروه، یعنی دانشگاه و صنعت، سرمایه‌گذاری مشترک برای نیروی انسانی و امکانات و هزینه ها جهت تدوین برنامه‌های تحقیقاتی مشترک است.

در چین، دانشگاهها از طریق مؤسسه تحقیقات تکنولوژی صنعتی برای توسعه تکنولوژی یا محصول صنعتی خاص، انجام تحقیقات را به طور کارمزدی از جانب شرکتها قبول می کنند، شرکت صاحب منفعت، لوازم موردنیاز برای این تکنولوژی یا محصول صنعتی موردتحقیق را فراهم می سازد و بر اساس توافق  با مؤسسه، پرداخت کارمزد به طور کامل یا به صورت اقساط انجام می شود نتایج چنین تحقیقاتی به صورت انحصاری برای شرکت طرف قرار داد ارسال می شود به این ترتیب که شرکت مذکور در زمانهای معین، یک نسخه منحصر به فرد از نتایج تحقیقات را دریافت می کند.

 

کره جنوبی

در جمهوری کره در سالهای اخیر ، اقدامات خوبی در جهت همکاریهای متقابل دانشگاه و صنعت صورت گرفته است. و این نقش بیشتر بر عهده بنیاد ملی علوم و مهندسی کره است که بودجه تحقیقات مشترک توسط صنایع و دانشگاهها را برای توسعه تکنولوژی های جدید، تأمین می کند. این برنامه بنیادی هدفدار، استادان دانشگاهها و مدیران تحقیق و توسعه صنعتی را دور یکدیگر گرد می آورد تا فهرست کاملی از زمینه های تحقیقات دانشگاهی را که از نظر صنایع و برای انجام فعالیتهای آنها در راه توسعه تکنولوژیهای جدید، ضروری و حیاتی است، تهیه و تدارک کنند[۳].

 

۴- ارتباطات صنعت ـ دولت ـ  دانشگاه

دانشگاه و صنعت تاکنون بعنوان حوزه‌ای نسبتاً مجزا و مستقل از هم در حال انجام دادن وظایفی هستند که پیش از این در حیطه وظایف سازمانهای دیگری بوده است. دانشگاهها بدنبال آن هستند تا به تحقیقات خود یک صورت بازرگانی بدهند در‌حالی‌که صنایع بدنبال توسعه آموزش و تحقیقات هستند. نقش دولت در این وسط برقراری ارتباط بین این دو حوزه است. دولتها با ارائه مشوقها از یک طرف و ایجاد فشار، مؤسسات دانشگاهی و دیگر مراکز آموزشی را به سمتی هدایت‌ می‌کنند تا بتوانند در ایجاد ثروت ملی نقش داشته باشد. نقش دولتها در ارتباط با صنعت نیز تغییر کرده است. در کشورهایی که از روش سرمایه‌داری استفاده می‌کنند، اکنون نقش دولت در ایجاد نوآوری و اقتصاد ملی بیشتر شده و در کشورهای سوسیالیستی سابق، دولت از نقش خود کم کرده و از کنترل کامل خود بر علم، تکنولوژی و سیاست کاسته و خود را به کشورهای سرمایه‌داری نزدیک کرده است.

نتیجه کلی تغییرات در زمینه‌های فوق پیچیدگی هر چه بیشتر روابط بین دولت، دانشگاه و صنعت به جهت نیاز به ایجاد ثروت ملی، نیاز به رقابت در سطح بین المللی و نیاز به اطمینان از وجود ارتباط بهینه بین نتایج تحقیقات و نیازهای بازرگانی می‌باشد[۱].

همزمان که دولت، دانشگاه و صنعت مشترکاً بدنبال توسعه اقتصادی هستند ارتباط پیچیده‌ای بین آنها در حال شکل‌گیری است.

مدل «مثلث سه ضلعی» درصدد توصیف و تشریح این ارتباطات است. این مدل مکانیسم‌های جدید سازمانی را تشریح می‌کند، که باعث ارتقاء نوآوری و تغییر در شیوه‌های بازرگانی می‌شود. ساختار این مدل تفاوت اساسی با مدلهای موجود ایجاد نوآوری دارد و بیشتر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی مبتنی بر دانش تأکید می‌ورزد. تغییر در ارتباطات بین صنعت، دولت و دانشگاه ناشی از یک سری عوامل می‌باشد. تعدادی از این عوامل عبارتند از:

ارتباط نزدیک بین مراکز تولید دانش و استفاده‌کنندگان نتایج این تحقیقات باعث رشد سریع مراکز صنعتی ـ دانشگاهی شده است که دارای اهداف مشترکی هستند، تا بتواند در راستای نیازهای دانشگاه و صنعت بطور همزمان باشد.

پیدایش و گسترش وسایل ارتباطی پیشرفته مانند کامپیوتر، تلفن همراه، اینترنت و دیگر وسایل ارتباطی پیشرفته که باعث شده سازمانها ارتباطات متقابل را افزایش و توسعه داده و از دانش و تجربیات یکدیگر استفاده نمایند.

تغییر در شیوه‌های ارتباطات و هماهنگی به گونه‌ای که ارتباطات از حالت عمودی به حالت افقی تغییر پیدا کرده است و باعث شده است تا شیوه‌های بوروکراتیک منسوخ شوند و جای خود را به روش‌های ارتباطی قابل انعطاف تر بدهند.

بطور کلی این پیشرفتها در برخی جوامع باعث نزدیکی دانشگاه، دولت و صنعت شده است و در بعضی دیگر از جوامع هنوز هم دانشگاه، دولت و صنعت بصورت حوزه‌های جداگانه عمل می‌کنند.

بعنوان مثال در کشور آمریکا این پیشرفتها منجر به افزایش ارتباطات بین دولت، دانشگاه و صنعت شده و دانشگاه و صنعت که پیش از این مستقل از هم کار می‌کردند اکنون در قالب کارهای تحقیقاتی و مشاوره‌ای ارتباط نزدیکی با هم برقرار کرده‌اند[۲]. استراتژی‌های قدیمی توسعه، چه آنهایی که مبتنی بر اولویت بخش صنعتی بودند (بعنوان مثال کشور آمریکا) و چه آنهایی که معتقد به اولویت بخش دولت بودند (شوروی سابق) منسوخ شده‌اند و جای خود را به استراتژی‌های توسعه مبتنی بر دانش داده‌اند که بر این عقیده استوارند که در توسعه و نوآوری، دولت، دانشگاه و صنعت باید بطور همزمان مورد توجه قرار گیرند و هیچکدام اولویت و برتری بر دیگر عناصر ندارد بلکه باید با کمک هم و ارتباطات متقابل به توسعه اقتصادی مبتنی بر دانش کمک کنند. ساختار جدید سازمانی برای ارتقاء نوآوری در قالب یک مثلث سه ضلعی دولت، دانشگاه و صنعت باعث شده است که دانشگاه جایگزین بخش نظامی، به عنوان عامل هدایت کننده، گردد و بدین ترتیب یکی از بزرگترین موانع ارتباطی بین این سه حوزه از میان برداشته شده است و روزبه‌روز ارتباط بین این سه حوزه بیشتر میشود بطوریکه در سیستم مبتنی بر همکاری متقابل جدید، هر کدام از حوزه‌ها می‌توانند نقش دیگری را برعهده بگیرند. دانشگاه با استفاده از تجهیزات انکابتور [۲]بعنوان مؤسس و بنیان‌گذار شرکت عمل می‌کند، صنایع با تأسیس دانشگاههای شرکتی، وظیفه آموزش را انجام می‌دهند و دولت از طریق انجام تحقیقات و دیگر برنامه‌ها، در زمینه نوآوری سرمایه گذاری می‌کند[۳].

==================================================