عنوان مقاله
گناه چیست و آثار آن بر زندگی دنیوی و اخروی ما انسانها
نوع فایل |
تعداد صفحات |
---|---|
ورد – Word |
۲۰ صفحه |
پیش نمایش قسمتی از این مقاله
گناه چیست و آثار آن بر زندگی دنیوی و اخروی ما انسانها :
در قرآن با واژههای گوناگونی از گناه یاد شده است: ذنب، اثم، سیئه، معصیت، خطیئه، جرم، منکر، فاحشه، شر و….
گناهان در یک تقسیم بندی به صغیره و کبیره تقسیم میشوند و میتوان آن را به بدنی و غیر بدنی نیز تقسیم کرد؛ البته هر نافرمانی و گناهی که در مقابل فردی بزرگ صورت گیرد، بزرگ است. یعنی گناه (اگر چه کوچک باشد) چون نافرمانی از خداوند محسوب می شود، بزرگ است. لیکن منافات ندارد برخی از گناهان نسبت به بعضی دیگر بزرگ و کوچک باشند.
خداوند در یک جا از قول گناهکاران بیان میدارد:«… و یقولون یا ویلنا مالِ هذا الکتاب لایغادر صغیره و لا کبیره الاّ احصاها؛باو میگویند:ای وای بر ما! این چه نامهای است که هیچ[کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز این که همه را به حساب آورده است». (سوره کهف، ایه ۴۹)
روایات بسیاری نیز این تقسیم بندی را بیان داشتهاند و فرمودهاند:انجام دهنده گناهان کبیره به دوزخ میرود.۱
گناهان بدنی و جسمی، گناهانی هستند که انسان با یکی از اعضای بدن آن را انجام میدهد. مثل: غیبت، زنا ، دزدی، فحاشی و… و گناهان غیر بدنی آنهایی هستند که آدمی در دل و ضمیر خود آنها را انجام میدهد. مثل: حسد، کینه، بخل و….
تعدادی از علما و اساتید اخلاق گناهان کبیره را تا چهل مورد برشمردهاند.۲ لیکن در بعضی موارد و مواقع گناهان صغیره به گناهان کبیره تبدیل می شود و گناه انسان سنگینتر میشود و حکم همان گناهان کبیره را دارد.مثلاً: اصرار بر گناه صغیره،کوچک شمردن گناه،تظاهر به گناه،خشنودی از گناه و مغرور شدن به ستر الهی.
بـر دلـت زنـگار بـر زنـگاره جمع شد تا دور شد ز اسراره
آثار گناه
۱٫ مانع معرفت است:
یکی از موانع معرفت، گناه است که بر عقل و فطرت تأثیر گذاشته و باعث انحراف از حق و ظرافتهای خلقت میگردد.«و لکن قَسَت قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعملون؛ ولی دلهایشان سخت شده و شیطان آنچه را انجام میدادند برایشان آراسته است».(سوره انعام، ایه ۴۳)
کی کجی کردی و کی کردی تو شر
کـه نـدیــدی لایقــش در پی اثـر
کی فـرستـادی دمی بــر آسمـان
نیـکیی کز پی نیــامـد مثــل آن
و امام صادق (ع) میفرماید:«اذا اذنب الرجل خرج فی قلبه نکتهسوداء فان تاب انمحت و ان زاد زادت حتی تغلب علی قلبه فلا یفلح بعدها ابداً؛ هنگامی که انسان گناه میکند، نکته سیاهی در قلب او پیدا میشود، اگر توبه کند محو میگردد و اگر بر گناه بیفزاید زیادتر میشود تا تمام قلبش را فرا گیرد و بعد از آن هرگز روی رستگاری را نخواهد دید».۳
صد جوال زر بیاری ای غــنی حـق بگوید دل بیار ای منـحنی
ننگرم در تـو در آن دل بـنـگرم تحفه او را آور ای جـان بر درم
۲٫ مانع استجابت دعاست:
با کدامین روی چون دل مردهای رو بـه سوی آســمانهـا کـــردهای
ایـن دعـاهـا را اجـابت بایـدت غـم خـوری چون که اجابت نایـدت
یکی از عوامل مهمی که باعث میگردد ارتباط بنده با خدا قطع گردد و توفیق دعا خواندن واستجابت از او گرفته شود، انجام دادن گناه است. در دعای کمیل میخوانیم:«اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا؛ خدایا! بیامرز گناهانی را که از دعا جلوگیری میکنند ».
هر که را پاک باشد ز اعتدال آن دعایش میرود تا ذوالجلال
و باز حضرت علی (ع) میفرماید:«المعصیه تمنع الاجابه؛ گناه از اجابت دعا جلوگیری میکند.»۴
امام سجاد (ع) از بعضی از گناهان اسم میبرندکه آنها مانع استجابت دعا میشوند:
بد دلی و بد طینتی و نفاق با برادران ایمانی و باور نداشتن به اجابت دعا و تأخیر نمازهای واجب تا آنکه وقت آنها بگذرد و نیکی نکردن و صدقه ندادن و بد زبانی و فحاشی کردن و رنجاندن پدر و مادرو… از جمله گناهانی میدانند که مانع اجابت دعا میشوند».۵
۳٫ مانع آرامش خاطر است:
آدمی بدنبال سعادت است، هر چیزی که آسایش و آرامش او را بهم بزند، مانع کسب سعادت می شود. آرامش و آسایش خاطر تنها در سایه ایمان به خدا و توجه به او و بیتوجهی به دنیا بدست میاید. انسان وقتی گناهی مرتکب میشود، وجدان اخلاقی او را مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد و با ضربات پیگیر خود بر روح و فطرت، آرامش روحی را از صاحب آن میگیرد که قرآن نام آن را«نفس لوّامه» میگذارد. پشیمانی و ندامت که از تلاش و کوشش همین نفس حاصل میشود، آرامش خاطر را از گنهکار میگیرد.
هین مراقب باش گر دل بایدت کز پی هر فعل چیـزی زایـدت
ور از ایـن افـزون ترا همّت بود از مـراقـب کـار بــالاتــر رود
حضرت علی(ع) میفرماید:«و من لم یعدل نفسه عن الشّهوات خاض فی الحسرات و سبح فیها؛ کسی که خود را از شهوات سرزنش نکند در دریای حسرت و اندوه در افتد و در آنها دست و پا زند».۶
و همچنین آن حضرت میفرماید:«و کم من شهوه ساعه قداورثت حزناً طویلاً؛ چه بسا یک ساعت لذت مایه اندوه و غصه دراز مدت میگردد».۷
۴٫ مانع شرم و حیاست:
اگر غرایز طغیان کند، پرده شرم و حیا دریده میشود و انسان بدون شرم و حیا و بیباک از رسوایی و تنفر عمومی، به موجودی خطرناک تبدیل میشود.فضائل اخلاقی کنترل کننده انسان و دور کننده او از گناه است، فرد گناهکار با انجام پی در پی گناه، فضائل را یک به یک از دست میدهد و به شخص بیشخصیت و لا ابالی تبدیل میگردد. حضرت علی(ع) در دعای کمیل می فرماید:«اللهم اغفرلی الذنوب التی تهتک العصم؛ خدایا! بیامرز گناهانی که پردهها را میدرد».
لطف حـق با تـو مـداراها کـند چون که از حد بگذرد رسوا کند
امام سجاد (ع) در حدیثی گناهانی که پرده دری میکنند را اینگونه برشمارد:
«الذنوب التی تهتک العصم:شرب الخمر…؛ شراب خواری، قماربازی، گفتن سخنان لغو و بیهود برای خنداندن دیگران، گفتن عیب دیگران و همنشینی با مردم بدنام و… از گناهانی است که پرده دری میکنند».۸
۵٫ مانع طول عمر میشود:
اگر چه مرگ در اختیار انسان نیست، لیکن اعمال ما در طولانی شدن یا کوتاه شدن عمر ما دخالت دارند؛ یعنی اعمال و رفتار ما در زندگی ما تأثیر میگذارند.
حضرت علی (ع) میفرماید:
«اعوذ باللّه من الذنوب الّتی تعجّل الفناء؛ از گناهانی که در نابودی شتاب میکنند به خدا پناه میبرم».۹
بعضی کارها از قبیل: قطع رحم، قسم دروغ، سخنان دروغ، آزردن پدر و مادر و… عمر را کوتاه و کارهایی از قبیل: صدقه پنهانی، نیکی به پدر و مادر و صله رحم و… عمر را طولانی میکنند.
۶٫ باعث تغییر نعمت میشود:
حضرت علی (ع) در دعای کمیل میفرماید:
«اللهم اغفر لی الذنوب الّتی تغیر النعم؛ خدایا! بیامرز گناهانی را که باعث تغییر نعمتها میشوند».
یکی از حقایقی که ایات قرآن از آنها پرده برداشته، ارتباط میان اعمال ما و حوادث و اتفاقاتی است که در خارج رخ میدهد. اگر ملتی به گناه آلوده شود، خداوند نعمتها را یا به نقمت تبدیل میکند و یا آنها را از آن ملت میگیرد. ایات قرآن و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ گرفتن نعمت را به گناه بندگان نسبت میدهند، خداوند میفرماید:«اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین کانوا من قبلهم کانو هم اشد منهم قوه و اثاراً فی الارض فأخذهم اللّه بذنوبهم ؛ ایا در زمین گردش نمیکنید تا بنگرید که چگونه بود سرانجام کسانی که پیش از ایشان بودند و نیرو و آثارشان در زمین بیش از اینها بود و خدا آنها را به گناهانشان برگرفت».(سوره مؤمن، ایه ۲۱)
و امام صادق (ع) می فرماید:«و ما انعم اللّه علی عبد نعمه فسلبها ایاه حتی یذنب ذنباً یستحق بذلک السَّلب؛ خداوند نعمتی به بندهای نداده تا از او بگیرد،جز آنکه گناهی انجام دهد که به سبب آن، نعمت از او گرفته شود».۱۰
سرگذشت قومهای؛ نوح، عاد، ثمود، لوط و… خواندنی و پند آموز است.
گناه آثار دیگری از جمله؛ تسلط اشرار، قساوت قلب، قطع روزی، محرومیت از نماز شب و… دارد.
حضرت علی(ع) می فرماید:«ما جفت الدموع الاّ لقسوه القلوب و ما قست القلوب الالکثره الذنوب؛ اشک چشمها نخشکید مگر به خاطر قساوت دلها و دلها سخت نشد، مگر بخاطر گناهان».۱۱
نکته آخر این که رفتار و گفتار و نیات انسان دارای پیامدی است که یا در این دنیا و یا در جهان آخرت دامنگیر انسان میشود.
گر مراقب باشی و بیدار تو بینی هر دم پاسخ کردار خود
گرفتاریهایی که دراین دنیا دامنگیر انسان می شوند یا مکافات عمل هستند و یا برای امتحان، برای تعدادی پایه ترقی و تکامل است و برای گروهی تخفیف کیفر اخروی،صورت اخیر لطفی است از طرف خداوند برای گناهکاران تا از مجازات اخروی آنها کاسته شود و ممکن است در این دنیا پاک گردند و به سرای باقی سفر کنند.
چون مراقب باشی و گیری رسن حـاجتـت نبـود قیـامـت آمـدن
هر که رمزی رابدانـد او صحیح حاجتش نبود که گویندش صریح
ایـن بــلا از کــودنی آمــد تو ر کـه نکردی فهــم رمـز نکتــه را
مهم این نیست که بررسی کنیم که این گناه،زمینه فرهنگی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و یا روانی داشته است، زیرا همه فرزندان حضرت آدم هستیم و همه انسانها غیر از چهارده معصوم ـ علیهم السلام ـ گناه میکنند، مهم پشیمان بودن و توبه کردن است.«لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید»
آثار و کیفرهاى دنیوى گناه
در قرآن، دهها آیه پیرامون آثار و کیفر گناه آمده: «فَاَنزلنا عَلى الّذینَ ظلموا رِجزاً مِنَ السّماءِ بِما کانوا یَفسقُون» «بر ستمگران به خاطر نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم» (بقره، ۵۹)،
«یرید اللّه اَن یُصیبَهم بِبَعض ذُنُوبهم؛ خدا مىخواهد آنان را به پارهاى از گناهانشان مجازات کند» (مائده، ۴۹)،
«…فَاهلَکناهُم بِذُنوبِهم؛ آنها را به خاطر گناهانشان نابود ساختیم» (انعام، ۶)،
«فاَخذناهُم بِما کانُوا یَکسِبون؛ آنها را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم» (اعراف، ۹۶)،
«فَتِلکَ بُیوتَهم خاوِیهً بِما ظَلموا؛ این خانههاى آنهاست که به خاطر ظلم و ستمشان خالى مانده است» (نمل، ۵۲)،
«ممّا خطیئاتِهم اُغرِقُوا؛ آنها به خاطر گناهانشان غرق شدند» (نوح ، ۲۵)،
«فَدَمدَم عَلیهِم رَبّهم بِذَنبِهم فَسوّاها؛ پس خدا آنها (قوم ثمود) را به خاطر گناهانشان درهم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح کرد» (شمس، ۱۴)،
«اِنّ اللّه لایُغَیّرُ ما بقَوم حتّى یُغَیّروا ما بِاَنفُسهم؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتى را تغییر نمىدهد، مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند»(رعد، ۱۱)،
«کلاّ بَلْ رانَ على قُلوبِهم ما کانوا یَکسِبون؛ چنین نیست که آنها مىپندارند، بلکه اعمالشان همانند زنگارى بر دلهایشان نشسته است» (مطففین، ۱۴).
«و ما اَصابَکم مِن مُصیبَه فَبِما کَسبتْ اَیدیکُم و یَعفُوا عن کثیر؛ و هر گرفتارى که به شما رسد به خاطر اعمالى است که انجام دادهاید و (خدا) بسیارى را نیز عفو مىکند» (شوری، ۳۰).
جالب اینکه امام علی علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مىفرماید: «خیر آیه فى کتاب الله هذه الایه؛ بهترین آیه خدا در قرآن همین آیه است». سپس فرمود: «یا على! ما من خدش عود و لانکبه قدم الا بذنب» از امام صادق(ع) «اى على! هر خراشى که از چوبى به انسان مىرسد و هر لغزش قدمى بر اثر گناهى است که از او سرزده است» (مجمع البیان ذیل آیه کافی ج ۲ ص ۲۶۹).
گناه سبب سلب نعمت
امام صادق علیه السلام مىفرماید: پدرم همواره مىفرمود:«اِنّ اللّه قَضى قَضاء حَتماً الاّ یُنعِمُ على العبد بِنِعمهٍ فَیَسلُبها ایّاه حتّى یُحدِث العبد ذَنباً یَستَحقّ بذلک النّقمه؛ خداوند حکم قطعى فرموده که نعمتى را که به بندهاش داده، از او نگیرد، مگر زمانى که بنده گناهى انجام دهد که به خاطر آن سزاوار کیفر گردد» (کافی،ج ۲، ص ۲۷۳).
امیر مؤمنان على علیه السلام در خطبه ۱۷۸ نهج البلاغه مى فرماید: «و ایم الله ! ما کان قوم قط فى غض نعمه من عیش فزال عنهم الا بذنوب اجترحوها ، لان الله لیس بظلام للعبید؛ به خدا سوگند هیچ ملتى از آغوش ناز و نعمت زندگى گرفته نشد مگر به واسطه گناهانى که مرتکب شدند، زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمى دارد»، سپس افزود: «و لو ان الناس حین تنزل بهم النقم ، و تزول عنهم النعم ، فزعوا الى ربهم بصدق من نیاتهم ، و وله من قلوبهم ، لرد علیهم کل شارد و اصلح لهم کل فاسد؛ هر گاه مردم موقعى که بلاها نازل مى شود، و نعمتهاى الهى از آنها سلب مى گردد، با صدق نیت رو به درگاه خدا آورند، و با قلبهائى آکنده از عشق و محبت به خدا از او درخواست حل مشکل کنند، خداوند آنچه را از دستشان رفته به آنها باز مى گرداند و هرگونه فسادى را براى آنها اصلاح مى کند» و از این بیان رابطه گناهان با سلب نعمتها به خوبى آشکار مى شود.
======