مقاله بهداشت روانی
|
||||||||||||
چکیده : هدف اصلی بهداشت روانی، پیش گیری از وقوع ناراحتیها و اختلالهای جزئی رفتار است و ارتقای سلامت، بهترین شکل بهداشت روانی است. در این زمینه لازم است جامعه از طریق آموزشهای رسمی و غیر رسمی از ابتلای جمعیت سالم به بیماریهای روانی جلوگیری کند و افراد را علیه بیماریها واکسینه کند، زیرا علاج واقع، قبل از وقوع باید گردد. مقدمه معنی و مفهوم بهداشت روانی اگر بهترین دفاع، تهاجم خوب است، بنابراین ارتقای سلامت نیز بهترین شکل بهداشت روانی به شمار میاید. سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند «فرایند تواناسازی مردم برای بهبود افزایش تسلط بر سلامتشان». دیگر متخصصان بهداشت، بهداشت روانی را به این صورت تعریف کردهاند: «علم و هنر کمک به مردم برای تغییر شیوه زندگیشان به منظور رسیدن به کمال مطلوب سلامتی». عنصر اساسی در هر تعریفی که از بهداشت روانی ارائه میشود، مفهوم پیش گیری است. پیشگیری را میتوان از دو دیدگاه بررسی کرد: دیدگاه موقعیت مدار و دیدگاه فرد مدار. در دیدگاه پیشگیری موقعیت مدار، تلاش متخصصان بهداشت و سلامت روانی متوجه کاهش علل محیطی و موقعیتی رفتار غیرعادی است؛ و در دیدگاه پیشگیری فردمدار، بر تواناییهای فرد در مقابله با شرایطی که امکان دارد به رفتار ناسازگار منجر گردد تأکید میشود. پیش گیری را چه با دیدگاه موقعیت مدار و چه با دیدگاه فرد مدار، میتوان در سه سطح انجام داد: پیشگیری اولیه، پیشگیری ثانویه و پیشگیری ثالث. الف) پیشگیری اولیه : در پیش گیری اولیه کاهش موارد جدید اختلال روانی در یک جامعه مورد توجه قرار دارد. هدف این پیشگیری جلوگیری از ابتلای جمعیت سالم و عادی به اختلال روانی است. مثلاً اگر معلوم شود که بسیاری از اختلالهای روانی ناشی از فشار روانی و ناکامیهای فرد در زندگی اجتماعی است، جامعه میتواند با دادن آگاهی و آموزش، سایر افراد را در مقابل استرس و فشارهای روزمره مقاوم نماید. امروزه از طریق آموزشهای رسمی (مدارش و دانشگاهها) و یا از طریق آموزش غیررسمی (رسانههای جمعی= رادیو و تلویزیون، روزنامهها و مجلات) توانستهاند میزان ابتلا به اختلالات روانی را کاهش دهند. ب) پیشگیری ثانویه: در پیش گیری ثانویه، هدف اولیه درمان کامل یک اختلال است ولی هدف ثانویه میتواند کنترل بیماری باشد. در این پیشگیری، درمان بر روی جمعیت مبتلا متمرکز میشود. بطور مثال یکی از اختلالها ، اختلال افسردگی است و در آن با کمک به بیمار برای غلبه به بیماری، در وهله اول از گسترش هرچه بیشتر بیماری او جلوگیری کرده و در مرحله بعد، با اتخاذ شیوههای درمانی مناسب، سعی میشود که بیمار به وضعیت مناسبتر و متقاعدتری دست یابد تا بتواند با محیط خود سازگار شود. ج) پیش گیری ثالث: هدف این پیشگیری کاهش آسیبهایی است که در نتیجه اختلال حاصل شده است. بر اساس این پیشگیری از طریق توان بخشی و حمایتهای اجتماعی میتوان میزان آسیب را به حداقل رساند، هر چند که ممکن است هیچ گاه بهبودی کامل حاصل نشود. برای مثال، پس از مرگ یکی از نزدیکان، فشار روانی بر نزدیکان ایجاد میشود که امکان جلوگیری از آن وجود ندارد. مشاوره یا گروه درمانی بعد از این گونه حوادث ممکن است حمایتهای اجتماعی مناسبی را فراهم سازد که آسیب پذیری فرد را در برابر فشار روانی کاهش میدهد. ضرورت بهداشت روانی سلامتی یک امر اساسی و مهم در زندگی انسان است. بر اساس آمارهای موجود نیمی از مرگ و میرها در نتیجه رفتارها و روشهای غلط زندگی است. در قرون گذشته انسانها بیشتر به خاطر بیماریهای میکروبی و عدم بهداشت جسمانی و یا حوادث طبیعی میمردند ولی امروزه مرگها اغلب در نتیجه روشهای غلط زندگی است. مثالهایی آشنا در این مورد شامل بیماری سرطان ریه به خاطر استفاده از سیگار، مرگهای ناشی از استفاده از غذاهای نامناسب و یا عدم فعالیتهای جسمانی، بیماریهای ناشی از تماس با مواد سمی و شیمیایی، هم چنین آتشسوزی، تصادفات رانندگی و … میباشد. بررسی و مطالعه انجام یافته در شهر تهران در سال ۱۳۷۸ نشان میدهد که بیماریهای دستگاه گردش خون، سرطان و سایر تومورها، سوانح ، مسمومیتها و خودکشیها، عوارض حاملگی – زایمان نفاسی، حالات بد تعریف شده، بیماریهای عفونی و انگلی ، بیماریهای دستگاه تنفسی و دستگاه گوارشی به ترتیب بیشترین علت مرگ و میر بوده است. خانواده نقش مهمی در تأمین بهداشت روانی افراد دارد. در ذیل نقش خانواده از سه جنبه بررسی میشود: الف) نقش خانواده در سلامت روانی: پایههای رشد روانی اجتماعی کودکان ، احساس ایمنی و ارضای عاطفی آنان در سالهای اولیه کودکی پی ریزی میگردد، زیرا تفاهم، سازگاری و محبت موجود در محیط خانواده، در تقویت حس اعتماد به نفس و پرورش نیروی سازنده در کودکان و نوجوانان بسیار حائز اهمیت است. در یک خانواده عادی، والدین ضمن همبستگی و احترام متقابل نسبت به یکدیگر در برخورد با فرزندان ، روش هماهنگ و یکسان را در پیش میگیرند و در نتیجه، فرزندان احساس میکنند که رابطه والدین، صمیمی است، زیرا کودک و نوجوان باید والدین خود را منبع شادی، امنیت عاطفی، ارضای خاطر جسمی و روانی دانسته و آنان را پناهگاه خویش بدانند. بیتوجهی والدین به سالم سازی محیط روانی – اجتماعی و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد، کودکان و نوجوانان را با کمبودهای عاطفی مواجه میسازد. لذا ریشه رفتارهای نابهنجار کودکان و نوجوانان، انحرافات و بزهکاریها را باید در سنین اولیه کودکی و در میان خانواده جستجو کرد، به همین دلیل برای شناخت علت ناسازگاریهای کودکان و نوجوانان و پیدایش اختلالهای رفتاری، بیش از هر چیز آگاهی از وضعیت خانواده آنان ضرورت دارد. به طور کلی اصولی که باید پدر و مادر، به عنوان والدین کودک و نوجوان، همیشه در نظر داشته باشند، عبارتند از: هماهنگی در انضباط و تربیت کودکان و نوجوانان، یگانگی در انتظار و توقع از آنان با توجه به تفاوتهای فردی و محدودیتهای موجود و جلوگیری از وقوع مسائلی که موجب ایجاد هیجان ناخوشایند در کودک و نوجوان میگردد. ب) نقش خانواده در پیشگیری از پیدایش اختلالات جسمی و روانی در کودکان: توجه والدین، بخصوص مادران به نکات و دستورالعملهای زیر میتواند در حفظ سلامتی آنان و سلامت جسمی و روانی در کودکان آنها کاملاً مؤثر واقع گردد. ۱- مراجعه به پزشک به طور منظم، در تمام دوران بارداری و انجام آزمایشهای پزشکی، کمک بزرگی در پیشبینی ضایعات احتمالی میکند. ۲- مادران باید در جلوگیری از بیماریهای مسری بویژه سرخجه در سه ماهه اولیه دوران بارداری بسیار بکوشند. همچنین ابتلاء والدین به بیماری سیفلیس در کودک نارساییهای هوش ایجاد میکند. فایل کامل این تحقیق ۲۰ صفحه بصورت ورد WORD می باشد.
|
توجه مهم :
*دوست عزیز در صورت نداشتن رمز پویا یا قطع بودن درگاه بانکی ، لطفا نام پروژه درخواستی خود را جهت هماهنگی برای دریافت شماره کارت واریزی و دریافت لینک دانلود، به واتساپ پشتیبانی سایت ۰۹۳۹۲۷۶۱۶۳۰ ارسال کنید *(از ساعت ۸ الی ۲۳)
دیدگاهتان را بنویسید