عنوان مقاله

+

مقاله کامل منبع کنترل (درونی- برونی) با عزت نفس

فهرست/چکیده

+
فهرست مطالب :
چکیده تحقیق
مقدمه

فصل اول
بیان مسئله
اهمیت پژوهش
هدف پژوهش
سوالات پژوهش
متغیرهاو تعاریف نظری و عملیاتی آنها
منبع کنترل
تعریف عملیاتی
عزت نفس

فصل دوم
پیشینه نظری
نظریه ی روانشناسان و جامعه شناسان در باره ی عزت نفس
نظریه جیمز
نظریه مید
نظریه کولی
نظریه روزنبرگ
نظریه سالیوان
نظریه هورنای
نظریه آدلر
نظریه راجرز
نظریه مزلو
نظریه ی آلپورت
نظریه ی دیگر روانشناسان
عزت نفس و غرور
نقش خانواده در شکل گیری عزت نفس
نقش پدر خانواده بر عزت نفس فرزندان
کمک تخصصی برای افزایش عزت نفس
منبع کنترل
رویکردها و نظریههای متفاوت درباره منبع کنترل
مفاهیم اساسی نظریه یادگیرِی اجتماعی
تفاوتهای فردی
کنترل
واکنش در برابر از دست دادن کنترل
منبع کنترل
منبع کنترل درونی
منبع کنترل بیرونی
ویژگیهای افراد با منبع کنترل درونی
ویژگیهای افراد با منبع کنترل بیرونی
تصور راتر در باره انسان

فصل سوم
طرح پژوهش
جامعه ی مورد پژوهش
نمونه روش نمونه گیری
ابزارتحقیق
آزمون منبع کنترل
آزمون عزت نفس
روش اجرای پژوهش
اجرای اصلی
روش آمار

فصل چهارم
تجزیه و تحلیل آمارِِِی
یافتههای مربوط به سوال پژوهش

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع

ضمائم

////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
چکیده تحقیق
    پژوهش حاضر٬ با نام « بررسی رابطه منبع کنترل ( درونی- برونی) با عزت نفس » که با هدف یافتن رابطه بین عزت نفس و منبع کنترل در پسران و دختران دانشجو وهمچنین یافتن تفاوت  منبع کنترل و عزت نفس بین دانشجویان دختر و پسر , انجام شد.
    منبع کنترل که دارای دو بعد درونی و بیرونی است و بنابر فرضیات راتر ,افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند معتقدند که اعمالشان نقش عمدهای در به حد اکثر رساندن برون دادهای بد یا خوب دارد و افراد دارای دارای منبع کنترل بیرونی٬ فکر میکنند برون دادهای بد یا خوب ارتباطی با رفتار انها ندارد.
    عزت نفس به مقدار ارزشی گفته میشود که فرد به خود نسبت میدهد و فکر میکند دیگران برای او به عنوان یک شخص قائل هستند.
    جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان بوده و نمونه انتخاب شده نیز ۶۰ نفر از دانشجویان که شامل ۳۰ دختر و ۳۰ پسر بوده که در کتابخانه ادبیات مشغول به درس خواندن بو دند و روش نمونه گیری نیز نمونه گیری در دسترس است.
   روش آماری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت ٬با توجه به این که پژوهش دارای دو متغییر بوده که هر کدام نیز دارای دو بعد بودند روش خی دو بود.
   نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر از قرار زیر است:
   ۱-بین عزت نفس ومنبع کنترل دختران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ رابطه معناداری وجود ندارد.
   ۲-بین عزت نفس ومنبع کنترل پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ رابطه معناداری وجود ندارد.
   ۳-بین عزت نفس دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ تفاوت معناداری وجود ندارد.
   ۴-بین منبع کنترل دختران و پسران دانشجوی دانشگاه اصفهان٬ تفاوت معناداری وجود ندارد.
مقدمه 
در جوامع کنونی و بویژه با ورود به قرن بیست و یکم اکثریت قریب اتفاق افراد به اصول بهداشتی مربوط به ابعاد مختلف جسمانی خویش آگاهی دارند به والدین از طریق رسانه های گروهی و به فرزاندان از طریق آموزشگاهها این مهم توصیه و سفارش می شود.
ولی اکثریت جامعه متاسفانه به امر بسیار مهم بهداشت روانی خود و فرزندان اهمیت نمی دهند و بهتر آنکه بیان نمائیم آگاهی ندارند. در حالی که بر حسب آمارهای کشورهای مختلف تعداد افراد مبنی بر مشکلات و معضلات روانی رو به فزونی است.
در این میان یکی از مباحث مهم در امر بهداشت روانی عزت نفس یا همان خود بزرگواری می باشد. که یکی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشکیل می دهد و به طور حتم روی سایر جنبه های شخصی انسان اثر می گذارد. و کمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبه های شخصیت یا ناموزونی آنها خواهد شد و حتی ممکن است پایه گذار بیماریهای روانی گوناگون مانند افسردگی، کمرویی، پرخاشگری، ترس و … شود (بیابان گرد، ۱۳۷۳،ص ۱۰) عزت نفس عبارت است از ارزشی که اطلاعات و اعتقادات خود فرد در مورد تمام یا چیزهایی که از او ناشی می شود به دست می دهد (شاملو، سعید، ص ۷۰).
عزت نفس و منبع کنترل از جمله مفاهیمی هستند که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته اند، اما قدمت تاریخی این موضوع در مباحثی که علماء و فلاسفه تعلیم و تربیت در گذشته داشته اند نیز به چشم می خورد در طول صد سال گذشته نیز بسیاری از روان شناسان این نظر را پذیرفته اند که انسان دارای یک نیاز به عزت نفس می باشد (مانند آدلر  ۱۹۳۰، آلپورت  ۱۹۳۷، راجرز  ۱۹۵۹، سالیوان   ۱۹۵۳، طارن هورنی   ۱۹۳۷، جیمز   ۱۸۹۰ ، مازلو ، ۱۹۷۰) از میان افراد طارن هورنی ۱۹۳۷ روشی را که افراد تلاش می کنند بواسطه آن یک خود پنداره مطلوب از خود بدست آورده و از آن محافظت و دفاع نمایند را مورد بحث قرار داده است.
فرنچ  (۱۹۶۸)  و ارگو  (۱۹۷۲) از عزت نفس به عنوان یک سپر فرهنگی در مقابل اضطراب نام می برند. کوپراسمیت(۱۹۶۷) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که کودکان با عزت نفس بالا افرادی هستند که احساس اعتماد به نفس، استعداد، خلاقیت و ابراز وجود می کنند و به راحتی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرند.

======