عنوان مقاله

+ مقاله هویت های جدید واقعی و مجازی

فهرست/ چکیده

+

فهرست مقاله هویت های جدید واقعی و مجازی

عنوان:

چکیده
مقدمه
کلیاتی پیرامون هویت
خود و تعامل
اینترنت و کاربران
هویت و اینترنت
هویت آفلاین در مقابل هویت آنلاین
روش شناسی
نتیجه گیری
منابع

==========
خلاصه مقاله هویت های جدید واقعی و مجازی
هویت واقعی و عینی ما در جهان واقعی به وسیله عواملی مانند ملیت، نژاد‏، طبقه‏، محل تولد‏، شغل و سطح تحصیلات که کنترل آنها سخت و یا از اختیار ما خارج است، تعیین می شود‏ و در واقع تغییر ناپذیر یا دارای انعطاف پذیری کمی است. اما در مقابل، در جهان مجازی اینترنت از طریق هویت های مجازی، قادر و آزاد هستیم که خودمان را آنطور که دوست داریم بازتعریف کنیم. ادعای این مقاله این است که اگرچه بعضی از مردم ترجیح می دهند از هویت های واقعی خود بر روی شبکه اینترنت استفاده کنند، اما اکثریت آنان متمایل هستند که با استفاده از اطلاعات هویتی غیر واقعی در فضای اینترنت به تعامل بپردازند، در این راستا طی یک پرسشنامه با پرسش های بسته و باز در بین دانشجویانی از دو جنس زن و مرد از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در وحله نخست در پی اطلاع از میزان تمایل افراد به تجربه کردن هویت های غیر واقعی بوده و در درجه دوم در پی یا فتن پاسخ به چرایی و تبیین این مسئله می باشد. تعریف گافمن از “خود ” و نظریه او مبنی براینکه “چگونه افراد در موقعیت های مختلف اجتماعی “خود”ها و نقش های مختلفی را اختیار می کنند” به عنوان نظریه مبنایی این مقاله در نظر گرفته شده است و بر تئوری وی این تعمیم را اضافه کرده ام که فضای مجازی اینترنت با قابلیت های ویژه اش افراد را قادر می سازد که علاوه بر اختیار کردن خودها و نقش های متفاوت در موقعیت های اجتماعی متفاوت بتوانند “هویت” های متفاوتی را برای خود خلق کنند.

واژگان کلیدی: هویت، خود، اینترنت، فضای مجازی، رفتار ارتباطی.

مقدمه
امروزه، افراد بسیاری از تعاملات خود را در جهان مجازی انجام می دهند و این جهان مجازی به اندازه ای جذاب عمل کرده است که چه بسا بسیاری از افراد بیشتر اوقات خود را در آن جهان به سر می برند تا در این جهان عینی و ملموس. این امر به نوبه خود و البته با توجه به قابلیت هایی که این جهان مجازی دارد باعث شده است که افراد به این فکر بیافتند تا کل هویت خود یا ابعادی از آن را آنطور که خود دوست دارند تغییر دهند و بازتعریف کنند و با این هویت های تغییر یافته به تعامل در این جهان مجازی بپردازند.
مید(۱۹۳۴) از جمله اولین کسانی است که به بحث و بررسی موضوع تغییر”خود“ و ”هویت“در تعاملات جهان واقعی و عینی پرداخته است. گافمن(۱۹۵۹) در ادامه بررسی ها و مطالعات مید، ایده و نظریه ای پیرامون اینکه افراد در موقعیت های مختلف اجتماعی ”خود“های مختلف و متناسب با آن موقعیت را اختیار می کنند‏، را مطرح کرد، که این نظریه به عنوان نظریه بنیادی این مقاله در نظر گرفته شده است و بر اساس آن این ایده جدید مطرح شده است که در جهان مجازی اینترنت و به واسطه قابلیت های آن افراد نه تنها در موقعیت های مجازی مختلف خود های متفاوتی را اختیار می کنند‏، بلکه قادر به اختیار کردن هویت های کاملا جدیدی آنطور که خود دوست دارند، هستند و بیشتر کاربران اینترنتی این تمایل را دارند که از این قابلیت و امکان استفاده کرده و برای خود هویت های جدیدی را پایه ریزی کنند.
در راستای مسیر اصلی این مقاله، ابتدا مفاهیمی مانند ”خود“ و”هویت“ مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. کلیاتی در مورد اینترنت و قابلیت ها و کاربردها ی آن از مباحث بعدی مطرح در این مقاله است. سپس به طور ادغامی مباحث هویت و تاثیر پذیرفتن آن از اینترنت در راستای ایده جدیدی که در این مقاله مطرح شده است، بسط داده می شود. قسمت پایانی این مقاله که در واقع نقطه قوت این مقاله است به تحقیقی کمی و کیفی می پردازد که در پی کسب شناخت توصیفی و تبیینی نسبت به عملکرد افراد در ارتباط با هویت شان در جهان مجازی اینترنت است.

کلیاتی پیرامون هویت
فرهنگ لغت آکسفورد(۲۰۰۲) هویت را به صورت زیر تعریف می کند “خصوصیات، احساسات و باورهایی که باعث تمایز افراد از یکدیگر می شود” هویت یک شخص نامیده می شود(ومیر ،ص۶۴۳ :۲۰۰۲). فرهنگ لغت های دیگر به هویت به عنوان “شرایط لازم برای یک شخص خاص بودن” اشاره کرده اند و در مقابل این تعاریف، هویت در مباحثه های پسا مدرنی با تساهل و تسامح بیشتری تعریف شده است. استوارت هال به عنوان یکی از پسا مدرنیست های مطرح اعتقاد دارد که “هویت ها … پیوست های موقتی و گذرای سوبژه هستند که کنش های پراکنده ای را برای ما به ارمغان می آورند” و این تعریف به این معناست که در حقیقت نمی توان از هویت های ثابت حرف زد(متیو،۱۶:۲۰۰۰).
در کل بحث های پیرامون هویت را می توان در دو قالب اصلی “روان پویایی ” و جامعه شناختی ” مطرح کرد. نیرو محرکه هر دو سنت برای به چالش کشیدن فهم بنیادی هویت در تکاپو بوده است، هر دو قالب هسته و جوهره ای تحت عنوان “من واقعی” را برای هویت قائل هستند که منسجم بوده و در طول زندگی تقریبا بدون تغییر باقی می ماند(مارشال، ۱۹۹۸). در مقابل این نگاه، هر دو سنت بر بعد ابداعی و قابل ساخت هویت نیز به درجات مختلف تاکید دارند. به هدف دور نشدن از مسیر اصلی این مقاله از قالب روان پویایی هویت اغماض کرده و در مقابل بعد جامعه شناختی آن به طور کامل بسط داده می شود.
سنت جامعه شناختی هویت مربوط به “تعامل گرایی نمادین” بوده و ریشه در تئوری واقع گرایانه “خود” که توسط اندیشمندانی چون ویلیام جیمز و جورج هربرت مید مورد بحث قرار گرفته است، دارد. “خود” یک ظرفیت متمایز انسانی است که افراد را قادر می سازد تا به سرشت خود و جهان اجتماعی شان به واسطه ارتباط و زبان تعمق کنند(مارشال، ۱۹۹۸). جیمز و مید هر دو به “خود” به عنوان فرایندی با دو بعد می نگرند: “من درونی” که داناتر، درونی، ذهنی، خلاق، تعیین کننده و کمتر قابل شناخت است و “من بیرونی” که شناخته شده تر، بیرونی، تعیین شده و جنبه اجتماعی “خود” است. در این حالت تعیین هویت نوعی فرایند نامگذاری و به طور ذهنی خود را در طبقه بندی های اجتماعی قرار دادن می باشد که در این فرایند زبان نقش مرکزی پیدا می کند.

======