عنوان

+

مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به با نگاهی به آمارها طلاق در ایران

فهرست/چکیده

+

چکیده

یکی از عوامل مهم از هم گیسختگی مهمترین نهاد اجتماعی و اساس جامعه یعنی خانواده،  طلاق می باشد، بررسی طلاق و بویژه عواملی که منجر به این امر می شوند خود به خود ضرورت پیدا می کند. همچنین بررسی عواملی که باعث گرایش زوجین به طلاق می شود بخاطر پیامدهایی که در پی دارد بیشتر حائز اهمیت است. بنابراین اهمیت موضوع طلاق را با در نظر گرفتن عواقب و آسیبهای آن می توان مطرح کرد،  آسیبهای طلاق می تواند به صورت اعتیاد، بزهکاری، جرم و جنایت،  خودکشی و… باشد. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعه موردی  شهرستان داراب)می باشد.

نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهند که :

 میانگین گـرایش به طــلاق زنــان نسبت به مـــردان بالاتر می باشد ولی از لحاظ آماری معنادارنمی باشد.متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، سطح تحصیلات زن، درآمد و سن ازدواج زن با گرایش زنان به طلاق رابطه معنادار و مستقیمی دارند به این معنی که با افزایش این متغیرها بر مقدار گرایش زنان به طلاق نیز افزوده می شود. و متغیرهای تعداد فرزندان، مدت زندگی مشترک، مدت شناخت و میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش زنان به طلاق رابطه معنادار و معکوسی دارند به طوری که با افزایش مقدار این متغیرها از مقدار گرایش زنان به طلاق کاسته می شود.

  زنان شهری نسبت به زنان روستایی، زنانی که با همسرشان خویشاوند نبوده اند نسبت به زوجین خویشاوند و زنانی که شوهرشان بیش از یک زن داشته اند نسبت به تک همسران از گرایش بیشتری به طلاق برخوردارند. همچنین شیوه آشنایی زوجین برگرایش زنان به طلاق مؤثر بوده است.

متغیرهای مدت شناخت و میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش مردان به  طلاق رابطه معنادار و معکوسی دارند. همچنین مردانی که با همسرشان خویشاوند نبوده اند نسبت به زوجین خویشاوند از گرایش به طلاق  بالاتری برخوردار بوده اند.

میانگین سطح تحصیلات زنان نسبت به مردان بالاتر می باشد. به طور کلی متغیرهایی از قبیل بالاتر بودن تحصیلات و سن زنان نسبت به مردان و شاغل بودن زنان که حس استقلال طلبی را در زنان افزایش می دهد باعث افزایش گرایش به طلاق زنان می شود.

واژگان کلیدی: طلاق،گرایش به طلاق،آسیبهای اجتماعی، آسیب شناسی خانواده ، آمارهای طلاق

////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

فهرست مطالب

چکیده    ۱
مقدمه    ۲
تحقیقات پیشین    ۸
چارچوب نظری تحقیق    ۱۱
مدل تحقیق    ۱۱
فرضیات تحقیق    ۱۳
روش تحقیق    ۱۴
اعتبار و روایی تحقیق    ۱۵
تعریف متغیرها    ۱۶
متغیرهای مستقل    ۱۶
متغیرهای جمعیتی    ۱۶
متغیرهای اقتصادی –  اجتماعی    ۱۶
متغیر وابسته    ۱۷
یافته های تحقیق    ۱۹
اختلاف تحصیلات    ۲۲
اختلاف سن زوجین    ۲۲
میزان تحصیلات مرد    ۲۲
نتیجه گیری    ۳۲
پیشنهادها و راهکارها    ۳۳
فهرست منابع و مأخذ    ۳۴
ضمائم    ۳۸

فهرست منابع و مأخذ

 الف) منابع فارسی

۱-   احمدی، حبیب (۱۳۷۷). نظریه های انحرافات اجتماعی. شیراز: انتشارات زر.

۲-    اسکیدمور، ویلیام (۱۳۷۲). تفکر نظری در جامعه شناسی. ترجمه علی محمد حاضری و دیگران، تهران : نشر مفید.

۳-   ترنر، جاناتان. اچ (۱۳۷۲). ساخت نظریه جامعه شناختی. ترجمه عبدالعلی لهسائی زاده‌، شیراز: انتشارات نوید.

۴-   تقوی، نعمت ا… (۱۳۷۸). مبانی جمعیت شناسی. تبریز: نشر جامعه پژوه، نشردانیال.

۵-   توسلی، غلامعباس (۱۳۷۳). نظریه های جامعه شناسی. تهران: انتشارات سمت.

۶-   چلبی، مسعود (۱۳۷۳). “تحلیل شبکه در جامعه شناسی”. فصلنامه علوم اجتماعی، شماره ۵ و۶٫

۷-  چلبی، مسعود (۱۳۸۰). “ نقش خانواده به عنوان عامل و مانع بزهکاری نوجوانان ( با تکیه برنظم خانواده )” . پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی ، شماره ۲۹و۳۰٫

۸-   حیدرزاده، محمد رضا(۱۳۷۰). “ طلاق پایان راه یک زندگی”. ماهنامه کهکشان، شماره ۱۰، صفحات ۳۰ تا ۳۵٫

۹-  دانش، کتایون ، سیما سعیدی قوی اندام و فریبا خاکی فیروز (۱۳۷۰). “ علل و عوامل مؤثر طلاق در شهر تهران” . پیک ماما، دوره ششم و هفتم، شماره های اول تا سوم ، صفحات ۳۰ تا ۳۴٫

۱۰-    دواس، دی، ای (۱۳۷۶). پیمایش در تحقیقات اجتماعی. ترجمه هوشنگ نایبی، تهران: نشرنی.

۱۱-  رحم دل، عزت اله (۱۳۷۹). “آمارهای ازدواج و طلاق ثبت شده در کشور بین سال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۸”،  فصلنامه جمعیت، سال هشتم، شماره ۳۳ و ۳۴، صفحات ۲۲ تا۷۲٫

۱۲-  رحیمی، حسین(۱۳۷۹). “ بررسی عوامل طلاق در استان خراسان”. فصلنامه جمعیت، سال هشتم، شماره ۳۳و ۳۴، صفحات ۱۰۰ تا ۱۱۲٫

۱۳-  رفیع پور، فرامرز(۱۳۷۲). سنجش گرایش روستائیان نسبت به جهاد سازندگی. تهران: مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی.

۱۴-    رفیع پور، فرامرز (۱۳۷۲). کند و کاوها و پنداشتها. تهران: شرکت سهامی انتشار.

۱۵-    ریتزر، جورج (۱۳۷۴). نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر. ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی.

۱۶-    ساروخانی، باقر(۱۳۷۶). روشهای تحقیق در علوم اجتماعی. تهران: مرکز مطالعات علمی و فرهنگی، جلد اول.

۱۷-    ساروخانی، باقر(۱۳۷۶).  طلاق، پژوهش در شناخت واقعیت و عوامل آن، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

۱۸-  سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان فارس (۸۰-۱۳۶۰). آمار نامه استان فارس. شیراز: انتشارات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان ، معاونت آمار و اطلاعات.

ب) منابع انگلیسی

۱- Aghajanian, Akbar And Ali Asghar Moghadas(1998) .”Correlates and Conseqences of Divorce In An Iranian City”, Journal of Divorce & Remarriage, Vol. 28, 53-71.

۲- Amato, Paul, R. And Stacy, J. Rogers (1997). “A Longitudinal Study of Marital Problems And Subsequent Divorce”, Journal of Marriage And the Family. Vol. 59, 612-624.

۳- Blood. Robert (1969). Marriage. New ‌‌‌York: Free Press.

۴- Bryman, Alan And Duncan Cromer(1999). .uontitative Data Analysis With SPSS Release & For Windows. New Yourk: Routledge.

۵- Edward, J.N, And Th.D. Fuller, S. Sermsrio (1992). “Female Employment And Marital Instability: Evidence From Thailand”, Journal of Marriage And the Family. Vol. 54, No. 1, 59-68.

۶- Gage-Brandon, Anastasia (1992). ”The Polygyny-Divorce Relationship: A Case Study of Nigeria”,Journal of Marriage And The Family. Vol. 54, 285-292.

//////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

 

مقدمه

خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی،  پایه و اساس ساخت اجتماع محسوب  می شودخانواده شالوده هر جامعه متمدن است (مور، ۱۳۷۶: ۲۹).

در واقع خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس آرامش و امنیت می دهد و طی قرن های متمادی به عنوان پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. از همین روست که تشکیل خانواده در همه ادیان بویژه دین مقدس اسلام از اهمیت والایی برخوردار است و از آن بعنوان کانون آسایش و آرامش نام برده شده است (ولی زاده، ۱۳۷۸: ۲۰).

به طور کلی خانواده به وسیله یک رابطه قــانونی بین زن ومرد که ازدواج نام دارد شــــکل می گیرد،اما این رابطه قانونی به سه شکل ممکن است از هم گسیخته شود که عبارتند از :

۱-    فسخ ازدواج؛

۲-     مرگ یکی از زوجین؛

۳-    انحلال خانواده و از بین رفتن پیوند زناشوئی بوسیله طلاق زوجین؛ (Shryock,1975:333).

از آنجایی که فسخ ازدواج با دلایل مشخص می باشد و مرگ افراد هم یک امر طبیعی است این دو مورد هر چند باعث بروز مشکلاتی در خانواده می شوند ولی طلاق به دلیل خصوصیاتی که داردبیشتر ذهن خانواده ها و اندیشمندانرا به خود جلب کرده است.

” طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهائی از زناشوئی استَ (عمید، ۱۳۶۹: ۸۹۴).

همچنین طلاق را آخرین راه انحلال قانونی ازدواج می دانند که شوهر و زن بوسیله حکم قانونی از هم جدا می شوند(Shryock,1975:333).

      از آنجا که یکی از عوامل مهم از هم گیسختگی مهمترین نهاد اجتماعی و اساس جامعه یعنی خانواده،  طلاق می باشد، بررسی طلاق و بویژه عواملی که منجر به این امر  می شوند خود به خود ضرورت پیدا می کند. همچنین بررسی عواملی که باعث گرایش زوجین به طلاق می شود بخاطر پیامدهایی که در پی دارد بیشتر حائز اهمیت است. بنابراین اهمیت موضوع طلاق را با در نظر گرفتن عواقب و آسیبهای آن می توان مطرح کرد،  آسیبهای طلاق می تواند به صورت اعتیاد، بزهکاری، جرم و جنایت،  خودکشی و… باشد(دانش، ۱۳۷۰: ۳۲).

از طرف دیگر در عصر ما و بخصوص سالهای اخیر بیش از دوران دیگر آمارهای طلاق بالا رفته و به تبع آن آمار وارقام جرم وجنایتهای ناشی از آن نیز زیاد شده است بطوری که آمار طلاق در جوامع غربی و بویژه در آمریکا حدود ۵۴ درصد می باشد، یعنی اینکه از هر ۱۰۰ ازدواج ۵۴ مورد به طلاق منجر می شود. در صورتی که این درصدها درسال ۱۹۶۴ حدود ۳۶ درصد بوده است درصد بوده است[۱](Weeks,1992:315-316).

در ایران نیز آمارها نشان میدهند که درصد طلاق سال ۸۰ نسبت به سال۷۹، ۱۴ درصد رشد داشته است(به جدول ونمودار شماره ۱ و ضمائم مراجعه شود) که این افزایش ناگهانی برای جامعه ایران به عنوان یک زنگ خطر می باشد که نباید ساده انگارانه از آن گذشت، بلکه باید با جدیت به دنبال ریشه های این مسأله بود.

تحقیقات پیشین

مطالعه درباره طلاق در طی چند دهه اخیر محققین زیادی را به خود مشغول داشته است. این مطالعات نه تنها بوسیله جامعه شناسان بلکه بوسیله حقوقدانان، قضات، مددکاران اجتماعی، روان درمان ها، پزشکان و سایرین صورت گرفته است((Good,1965:3. از آنجا که علم خاصیت انباشتی دارد، تحقیقات پیشین در زمینه موضوع مورد نظر  می تواند منبع با ارزش در هدایت تحقیق و معرفی نظریه هایی برای آزمون و تفسیرهای احتمالی از مشاهدات باشند (دواس، ۱۳۷۶ : ۳۳).

  در این قسمت از مقاله به بررسی تعدادی از تحقیقاتی که در مورد طلاق در داخل و خارج از ایران نگاشته شده اند می پردازیم.

  تحقیقات نشان داده اند که آمار طلاق در روستاها بسیار پائین تر از شهرها می باشد و علت اصلی آن را می توان پایبند بودن روستائیان به ارزشها،  سنت ها،  اعتقادات مذهبی، توقعات کم و… دانست،  در حالیکه در شهر مسأله صنعتی شدن،  جامعه مصرفی، توقعات بیجا و عدم پایبندی به ارزشها و سنتها و… از عوامل مهم افزایش درصد ستیز خانوادگی و طلاق می باشد(فرجاد، ۱۳۷۲: ۶۵).

مساواتی آذر تحقیقی را تحت عنوان ” خانواده های مهاجر روستایی و زمینه های طلاق” انجام داده است که ایشان با استفاده از داده های موجود در زمینه طلاق و همچنین اطلاعات موجود در کلانتری های شهر تبریز به بررسی مسأله طلاق پرداخته است. ایشان بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعاتی که جمع آوری کرده بود به نتایج زیر دست یافت.

طلاق و اختلافات خشونت آمیز زوجین در مناطق شهری بیش از مناطق روستایی است؛ اما ایشان این مسأله را با توجه به مناطق مختلف تفکیک می کند و آنرا به شرایط اجتماعی و اقتصادی ساکنین این مناطق ربط می دهد و محله ها را مورد بررسی قرار می دهد و در کل در می یابد که مناطقی که رفتارهای خشونت آمیز در آنها بیشتر گزارش شده اکثراً مهاجرنشین بوده اند تا بومی، و علل این را توجیه می کند و بیان می کند که این رفتارها به دلایل زیر می باشند:

 در شهر قسمت مهمی از وظایف خانواده به گروهها و سازمانهای اجتماعی دیگر واگذار شده و کوشش و کشش افراد ازدرون خانه به بیرون معطوف گردیده است، پس عجیب نیست که خانواده شهری استحکام و دوام خانواده روستایی و قدیم را ندارد و این ناهنجاریها که از فرد گرایی،  خودسری و خودکامگی ناشی می شود در شهر رایج تر است و احساس تنهایی و بی کسی بیش از اندازه در شهر قوت می گیرد و رفتارهای انحرافی چون خودکشی و طلاق را دامن می زند (مساواتی آذر، ۱۳۷۵).

تحقیقی با عنوان “ پیوستگی ها و پیامدهای طلاق در شهری از ایران” توسط آقاجانیان و مقدس در سال ۱۹۸۷ در شهر شیراز انجام گرفت.

   داده های این تحقیق به روش پیمایشی جمع آوری شد.  برای انجام این تحقیق از اطلاعات سرشماری ۱۹۸۶ برای چارچوب نمونه گیری استفاده گردید.  نهایتاً دو گروه از زنان شیرازی یک گروه ۲۵۴ نفری که یکبار ازدواج کرده و طلاق گرفته بودند و یک گروه دیگر که شامل ۷۹۹ نفر از زنان یکبار ازدواج کرده انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که:

 روندهای طلاق در ایران تحت تأثیر تغییرات معمول و ۸ سال جنگ با عراق قرار دارد. بی ثباتی اجتماعی حاصل از جنگ، شرایط را برای افزایش نرخ طلاق در ایران فراهم کرد، این روند افزایشی بعد از آتش بس و شروع گفتگوهای صلح روبه کاهش نهاد.  تحلیل پیامدها وتعیین کننده های طلاق در ایران نشان می دهد که تفاوتها و شباهتهایی با یافته های مطالعات انجام شد و در کشورهای غربی دارد.  بر خلاف ایالات متحده، رابطه معکوسی بین سن ازدواج و طلاق در ایران وجود ندارد، در حقیقت زنان ازدواج کرده در سنین بالاتر از شانس طلاق بالاتری برخوردارند. تحصیلات بالاتر و نقشهای خارج از خانه برای زنان تأثیر مثبتی بر طلاق را نشان می دهد.  در کل پیامدهای اقتصادی طلاق برای زنان ایرانی جدی است.  زنان بعد از طلاق فرصتهای بسیار کمی برای کار کردن دارند. بنابراین می توان گفت که فقط شبکه های خانوادگی و غیر رسمی به حمایت از زنان مطلقه می پردازند. همانطور که اکثر مطلقه ها از خانواده های کارگری هستند، بنابراین مراقبت از دختران طلاق گرفته برای این خانواده ها، از لحاظ اقتصادی، بسیار مشکل است. همچنین این مطالعه نشانگر اثرات روانشناختی عمیقی است که طلاق بر زنان مطلقه و فرزندانشان در ایران می گذارد(Aghajanian & Moghadas, 1998).

  تحقیقی تحت عنوان “ بررسی علل طلاق در استان خراسان” توسط رحیمی انجام شد.  ایشان تحقیق خود را با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه ۲۰۵ مورد از زنان و مردان جدا شده از هم از طریق طلاق را مورد بررسی قرار داده است.  محدوده مورد مطالعه شهرستانهای نیشاپور، سبزه وار، تربت حیدریده، کاشمر، گناباد و بردسکن در استان خراسان بوده است.  ایشان بعد از تجزیه و تحلیل داده ها به نتایج زیر دست می یابد:

  نداشتن تفاهم اخلاقی، عدم تمکین، بیکاری، مشکلات مالی و اقتصادی، اعتیاد، مداخله دیگران، اختلاف سطح سواد و اختلاف سنی از مهمترین عوامل طلاق می باشد. در این میان نداشتن تفاهم اخلاقی با ۷۶/۲۳ درصد، بیکاری با ۴۶/۱۷ درصد و مشکلات مالی با ۱۲/۱۶ درصد در رأس عوامل قرار دارند (رحیمی، ۱۳۷۹).

تحقیقی توسط گیج – براندون[۱]  تحت عنوان ” رابطه بین چند زنی  و طلاق ً  درسال ۱۹۹۲ انجام گرفت. این مطالعه به صورت یک مطالعه موردی در نیجریه انجام شد.  دراین تحقیق رابطه بین چند زنی و طلاق مورد بررسی قرار گرفته و تعداد زنان را به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده و تأثیرات افزایش تعداد زنان رابر طلاق بررسی  می کند. تحقیق مورد نظر در کل به نتایج زیر دست می یابد:

 پیوندهای با دو زن با ثبات تر از پیوندهای با سه زن یا بیشتر هستند و این موضوع مستقل از بی بچگی،  طول ازدواج،  مذهب وسایر متغیرهای اقتصادی – اجتماعی است.         این تحقیق به این مطلب نیز اشاره می کند که باید تعداد زنانی که با یک مرد ازدواج می کنند را با توجه به اینکه ممکن است شوهر بر اثر مرگ همسر یا طلاق زن دیگر باشد در نظر گرفت یعنی اینکه ممکن است یک مرد در طول دوره زندگی خود با چندین زن ازدواج کرده باشد ولی این ازدواجها بخاطر مرگ همسر بوده یا بعد از طلاق همسر. این تحقیق همچنین پیشنهاد می کند که باید به متغیرهای مانند تعدد زنان،  تفاوتهای سنی زنان موجود در یک پیوند توجه کرد چرا که این متغیرها می توانند روی نوع رابطه زنان موجود در یک پیوند از یک طرف و رابطه زنان با شوهر از طرف دیگر اثر بگذارد و این اثرات منجر به طلاق شود (Gage-Brandon,1992).

======