جنگ نرم ، تهاجم فرهنگی و جرائم رایانه ای

، تهاجم فرهنگی و

قیمت :   ۹۰۰۰  تومان ( نه هزار  تومان )

تعداد صفحات:

۹۰  ( نود )

دسته :

کامپیوتر و IT – جامعه شناسی

نوع فایل:

Word

توضیحات:

مناسب جهت پروژه پایانی

فهرست مطالب :

مقدمه

فصل اول-

۱- مفهوم ارتباط و اطلاع

۱-۱ نقش و جایگاه رسانه ها در سیاست ، فرهنگ و جامعه

۱-۲ تبلیغات رسانه ای

۱-۳ راههای مقابله با تهاجم فرهنگی

۱-۴ ابزارهای جنگ نرم

۱-۵

۱-۶

 

فصل دوم- جرائم رایانه ای و جنگ نرم

۲-جرائم رایانه ای و جنگ نرم

۲-۱ انواع جرم های رایانه ای

۲-۲ مخالفان و موافقان اعمال قانون در اینترنت

۲-۲-۱ موافقان تنظیم قوانین جدید در اینترنت

۲-۲-۲ مخالفان قوانین اینترنتی

۲-۳

۲-۴ نقش بازی‌های رایانه‌ای در گسترش جرایم

 

فصل سوم-
در و رسانه ای

۳-آسیب شناسی جنگ نرم ایران در فضای سایبر و رسانه ای

۳-۱ درآمدی بر جنگ نرم

۳-۲ ضعفهای دیپلماسی عمومی ایران

۳-۳ مردم و قدرت نرم

۳-۴ شبکه های اجتماعی در جنگ نرم

۳-۵ مساله خلیج فارس و جنگ نرم

۳-۶

۳-۷ ظرفیت های اطلاع رسانی ایران

۳-۸

۳-۹ تدابیر راهبردی برای مقابله با جنگ نرم

نتیجه گیری

راهبردها

منابع

پیوست : ()

چکیده :

مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ می‏ نامند. تبادل فرهنگی ملت‏ها نیز که در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازه‏ ماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعه ‏ی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش می‏ برد.

اما آنچه امروزه مشکل ‏ساز شده “جنگ نرم و تهاجم فرهنگی” یا غلبه ‏ی یک فرهنگ بر سایر فرهنگ ‏هاست که نمونه‏ ی بارز آن روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگ ‏ها ـ به ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یکصد سال اخیر است. تفاوت عمده ‏ی تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی در این است که در تهاجم برای فرهنگ موردهجوم امکان انتخاب وجود ندارد.

جلوه ‏های تهاجم فرهنگی را می ‏توان به دو دسته ‏ی بیرونی، همچون: تلاش برای دین ‏زدایی، ایجاد روحیه‏ ی خودباختگی فرهنگی، ترویج افکار و اندیشه‏ های غربی و … و درونی همچون: عقب‏ ماندگی علمی و صنعتی، فقر اقتصادی، غفلت کارگزاران فرهنگی و … تقسیم کرد. در این مقاله ضمن بررسی جلوه‏ های فوق، راهکارهایی برای مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن ارائه شده است.

واژگان کلیدی: جنگ نرم، فرهنگ، تهاجم فرهنگی، فرهنگ ‏پذیری، جرائم رایانه ای، تبادل فرهنگی

 

مقدمه

ارتباط و اطلاع از نظر تاریخی دو پدیده همسانند که انسان از طریق آنها به واقعیتها پی می برد. در واقع انسان در پرتو اطلاعات و ارتباطات است که می تواند بیاندیشد ، بیافریند و به واقعیتهای تازه پی ببرد.

با نگاهی کوتاه به سیر تحول ابزار ارتباطی می توان این موضوع را به خوبی دریافت که با پیدایش ابزار ارتباطی پیشرفته تر سطح تغییرات فرهنگی نیز با شدت بیشتری تغییر کرده است.

زمانی زبان شفاهی نقش نگهدارنده و انتقال دهنده ارزشها، نگرش ها و باورها بود. اما از آنجا که این شیوه ارتباطی سطح پایداری مناسبی نداشت رفته رفته جای خود را به زبان نوشتاری داد. این زبان نوشتاری به شکل امروزی نبود بلکه خطی بود تصویری که انسان توانست به وسیله ی آن افکار و نیازهای خود را ثبت کند. رفته رفته با پیدایش الفبا و سر انجام با اختراع چاپ در قرن شانزدهم، انقلابی عظیم در روند توسعه ارتباطات و اطلاعات به وقوع پیوست. به طوری که ارتباط شکل تازه ای به خود گرفت و آموزش که در انحصار اشراف بود به صورت همگانی وتوده ای در آمد.

این انقلاب عظیم ارتباطی نه تنها آموزش را همگانی کرد بلکه تحولات عظیمی در اقتصاد ، اجتماع و سیاست پدید آورد تا جهان شاهد انقلاب هایی در کشورهای هلند، انگلستان ، امریکا و فرانسه باشد.

رفته رفته با اختراع برق وسپس تلگراف انسان توانست پیام های خود را از فاصله های فرسنگی مخابره کند. اما این پایان کار نبود . این بار رادیو زنجیره های وابستگی اطلاعات را به رشته های سیمی از هم گسست و بدین ترتیب اطلاعات به آزادی تقریباً کاملی رسید. اما آنچه که امروزه شاهد آن هستیم حاصل چیز دیگری است. این تحولات امروزی از زمانی شکل گرفت که اولین ماهواره ها به فضا پرتاب شدند. سرعت این انتقال اطلاعات به این دلیل بود که این ماهواره ها در مدارهای پایین همچون دکلی در فضا توانستند با چرخش به دور زمین تصاویر زنده را با سرعت نور در سراسر جهان منتشر کنند.

تکامل ابزارهای مبادله و انتقال اطلاعات با پیشرفت تجهیزات انباشت اطلاعات همراه بوده است.امروزه   از ترکیب سه تکنولوژی متفاوت یعنی « صنایع کامپیوتر،نرم افزار و برنامه نویسی » ، «فیلمسازی،سینما و تلوزیون» و «صنایع مخابراتی(تله کامیونیکیشن و الکترونیک)» ابر شاهراه اطلاعاتی ایجاد شده است که می تواند اطلاعات گوناگون صوتی و تصویری را از طریق کابلهای فیبرنوری به مصرف کننده منتقل سازد.

فصل اول

 آشنایی با جنگ نرم و جرائم رایانه ای

  • مفهوم ارتباط و اطلاع:

واژه ارتباط ( communication)  از ریشه لاتین ( communis)  به معنای اشتراک گرفته شده است.کلمه ارتباطات به صورت جمع در علوم ارتباطات،به معنای مطالعه پیرامون ابزار و لوازم فنی این پدیده  به کار می رود.حال آنکه این واژه به صورت مفرد بیانگر فرایندی است که در آن پیام از پیام دهنده به پیام گیرنده منتقل می شود و به عبارت دیگر به گردش پیام بین فرستنده و گیرنده پیام مربوط می شود.

اما واژه اطلاع (information) نوعی ارتباط است و از نظر معنا با ارتباط متفاوت است؛زیرا هر اطلاع رسانی نوعی ارتباط محسوب می شود ، ولی هر ارتباطی اطلاع نیست.

برای آنکه مفهوم اطلاع  روشن تر بیان شود،باید به ارزش پیام برای گیرنده توجه شود.به عبارت دیگر هر پیام به منظور انتقال آگاهی جدیدی عرضه می شود و میزان همین آگاهی تازه است که تحت عنوان «اطلاع» واحد ارزیابی قرار می گیرد.هر اندازه عناصر تازه یک پیام بیشتر باشید ارزش بیشتری دارد.امروزه اطلاعات بیشتر دست دوم هستند.سی رایت میلز جامعه شناس معروف امریکایی در این زمینه ی گوید:تنها مقدار ناچیزی از اطلاعات ما دست اول است.

۱-۱ نقش و جایگاه رسانه ها در سیاست ، فرهنگ و جامعه:

در دنیای امروز همراه با تغییر نگرش انسان نسبت به خود در رویارویی با تاریخ و معرفت عمومی،حکومت نیز به بازاری رقابتی تبدیل شده است که،مشتریانش صاحب انتخاب در مقام قضاوت قرار دارند.

امروزه نقش اطلاعات در ساز و کارهای تصمیم گیری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و همین امیر نقطه تلاقی «رسانه» و «قدرت» را شکل می دهد.در حال حاضر می توان گفت رسانه ها یکی از مهم ترین منابع قدرت نرم در کشور ها هستند.

امروزه کشوره های قدرتمند رسانه ای که ایالات متحده را می توان سرآمد آنها نام برد دیگر کمتر به فکر جنگ سخت هستند و سعی می کنند کشور های هدف را با تزریق خرافه،دروغ و کلیشه به زانو در آورند.شاید مصداق این مطلب   این جمله از آیزنهاور رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در هفدهم دسامبر ۱۹۵۵ باشد که اعلام کرد:« بزرگ ترین جنگی که در پیش داریم ،جنگی است برای تسخیر اذهان انسانها ».بدین صورت بود که پس از جنگ جهانی دوم نه تنها جنگ رسانه ای پایان نیافت بلکه به واسطه دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی بر شدت آن افزوده شد.

در نگاه اول رادیو،تلوزیون،مفسران مطبوعاتی،خبرنگاران شبکه های خبری و سایتهای اینترنتی  طرفین جنگ نرم فرهنگی هستند ، امّا باید دانست که چیزی به نام  « سیاست رسانه ای » در پشت همه این عوامل قرار دارد.سیاست رسانه ای که با تخصیص بودجه های رسمی از سوی پارلمان ها ، دولت ها و سازمانهای اطلاعاتی علیه فرهنگ کشور های هدف اعمال می شود.

سربازان جنگ رسانه ای ،متخصصان تبلیغات،استراتژیست های بین المللی و کارگزاران رسانه های هستند.

جنگ رسانه ای جنگی بدون خونریزی،آرام و نرم تلقی می شود.جنگی که بر صفحه روزنامه ها،مجلات،سایت های اینترنتی،سینما و تلوزیون و … جریان دارد.

۱-۲ تبلیغات رسانه ای:

هدف تبلیغات ، تغییر عقاید و تحت تأثیر قرار دادن افکار و حالات بسیاری از مردم است.در واقع تبلیغات می کوشد به جای آنکه ذهن انسان را باز کند آن را ببندد.در واقع تبلیغاتچی به دنبال این است که شما کاری را انجام دهید که او می خواهد.

در آثار مارکسیست ها میان آژیتاسیون و تبلیغات تفاوت وجود دارد.این مضوع نخستین بار در کتاب «شحصیت در تاریخ» اثر پله خانف و سپس در کتاب «چه باید کرد؟» اثر لنین مطرح شد.

از نظر پله خانف تبلیغاتچی یا پروپاگاندیست،اندیشه های سیاسی و فلسفی عمیق تری را در میان عدّه ی  کمتری اشاعه می دهد.امّا مروّج یا آژیتاتور این نوع اندیشه ها را در میان عدّه ی بیشتری رواج می دهد.در ترویج یا آژیتاتور بیشتر بر جنبه های تهیجی و احساسی برای توضیح و اقناع استفاده می شود.حال آنکه در تبلیغات از شیوه های تحلیلی و تعقلی بهره می گیرند.تبلیغات سیاسی در مقایسه با تبلیغات تجاری بیشتر بر برداشتهای ذهنی استوار است.

اگر نگاهی به نظریه ها و دیدگاههای پیشگامان ارتباط جمعی بیندازیم،نظریه ای شاخص توجه ما را جلب می کند.این نظریه همان نظریه «دهکده جهانی» مارشال مک لوهان است.امروز در بسیاری از جوامع از مک لوهان به عنوان پیشگویی فرزانه یاد می شود و بسیاری از مردم جهان با افکار و نظریات او آشنایی دارند.

مک لوهان معتقد است اگر چه تکنولوژی منبعث از ذهن و عمل انسان است ولی انسان هر عصر و دوره ای زاییده تکنولوژی زمان خویش است.او تکنولوژی را کمدی الهی می خواند .به اعتقاد او نوع بشر به بهشتی زمینی هدایت شده که با استفاده از ابزار های ساخته خود،خویشتن را از رنج جسمانی آزاد می کند.مک لوهان در دهه ۱۹۶۰ بویژه از تلوزیون به عنوان رسانه ای هوشمند یاد می کند و همچون اسقفهای اعظم این رسانه را غسل تعمید می دهد.او تلوزیون را پرستشگاه و امواج آن را بشارت الکترونیک نام می نهد.

مک لوهان در کتاب « برای درک رسانه ها» می گوید:ارشمیدس گفته است:« یک نقطه اتکا در جهان به من نشان دهید تا  من توسط آن دنیا را تکان دهم».مک لوهان معتقد است: « اگر ارشمیدس زنده بود،حتماًرسانه ها را با انگشت نشان میداد و می گفت: من چشمها،گوشها،اعضا و مغزهای شما به عنوان نقطه اتکا به کار می گیرم و دنیا را آن گونه که مایلم به حرکت در می آورم».

باید دانست امروز تلوزیون ها و رسانه ها وامدار آراء و عقاید مک لوهان هستند.شاید بهتر باشد گذری داشته باشیم بر پروتکل های حکمای صهیون که مطالبی جالب و البته تأمل بر انگیز در آنها به چشم می خورد:

خاخام راشوون می گوید:اگر طلا نخستین ابزار ما در سیطره بر جهان است،بی تردید مطبوعات و روزنامه نگاری دومین ابزار ما خواهد بود.

در پروتکل اول حکمای صهیون به این نکته اشاره می شود که … آزادی سیاسی تنها یک ایده است و واقعیت ندارد.امّا همین ایده طعمه ای است تا در وقت نیاز و ضرورت آن را به کار گیریم و مردم را به سمت خود جذب کنیم و گروه خویش را قدرتمند سازیم…

این حربه امروزه به صورت مداوم در رسانه های صهیونیستی با جنجال بسیار زیادی تبلیغ می شود و متأسفانه به علت ناآگاهی مخاطبان عده زیادی اسیر این حربه می شوند و عنان خود را به دست این رسانه ها می دهند.

امّا این حربه فقط برای مردم عامی استفاده نمی شود.در پروتکل سوم نیز مطلبی به چشم میخورد که می تو ان برای آن مصادیقی عینی آورد.در پروتکل سوم اینگونه آمده است:

در مورد دولت ها نیز از کشمکش میان آنها آتشی پرپا می کنیم تا برخورد های و جنگ ها شدت یابد.با این اقدامات دیری نمی پاید که سرتاسر دنیا در هرج و مرج و فقر دست و پا خواهد زد.با نگاهی به سیر تحولات اخیر می توان دریافت که ابزار رسانه تا چه اندازه در پیشبرد این هدف مؤثر است.درست چند ماه پیش بود که ویکی لیکس اسنادی را منتشر کرد و جنب و جوش های سیاسی را به بالاترین حد خود در تمام دنیا رساند به طوری که دولت های غربی به تکاپوی فراوانی افتاده و سعی در تطهیر خود داشتند. در اینجاست که رسانه،  اهمیت و نفوذ رسانه خود را  بیشتر و بیشتر نمایان می سازد.

این رسانه دروغ را شاهرگ حیاتی خود کرده و انسان را از یک آنالیزور تبدیل به یک پذیرنده مطلق و منفعل می کنند و با پرداختن به موضوعات مختلف با تکیه بر احساسات  سعی در پیشبرد اهداف خود دارند..گفته می شود صحنه قتل نداآقا سلطان در طول تاریخ بشری در فاصله  ۲۴ ساعت بیشترین بازدید کننده را داشته است و در یک بازی زمانی ۲۴ ساعته ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر فیلم قتل ندا اقا سلطان را از این رسانه ها دیده اند.

درست در همان زمان ایالت سین کیانگ چین شاهد  یک آشوب قومی بود که ارتش چین با تانک به استقبال مردم رفته و ۱۸۶ نفر را به خاک و خون کشید.اینکه هیچ یک از رسانه های غربی به اتفاقات رخ داده در چین نپردازند و قتل یک دختر را تا این حد فریاد بزنند جای تأمل دارد.

۱ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در عراق در طول اشغال این کشور توسط امریکایی ها به خاک و خون کشیده شده اند،یعنی در عراق ۲۸ میلیونی از هر ۲۸ نفر ۵/۱ نفر کشته شده اند.این حجم از کشتار به چشم نمی آید امّا یک قتل در یک بازی زمانی ۲۴ ساعته تا این حد به آن پرداخته می شود.این  مظهر همان دروغ رسانه ای است .

در قستمی از پروتکل حکمای صهیون اینگونه آمده است:

… مردم جوامع غیر از ما (غیر یهود) در آینده با مصرف مشروبات الکلی دچار انحطاط می شوند و از طریق رسانه های ما به انحطاط اخلاقی کشیده می شوند… این رسانه همان هالیوود است.

حال به این جمله از مارشال مک لوهان که در رابطه با جوانان آینده گفته است توجه کنید:

«…گرایش موجود در جهت نقش های زن ومرد در حوزه مربوط به مد اجتماعی ،همچنان ادامه خواهد داشت.پسران بلند گیسو دیگر بیمی ندارند خصلتهای زنانه از خود نشان دهند و دختران شلوار پوش نیز متقابلاً در نشان دادن ویژگی های مردانه از خود نگرانی احساس نمی کنند.

آنچه از این جملات مشخص می شود این است که مارشال مک لوهان نقش ایدئولوگ رسانه ای صهیونیست ها را ایفا می کند و حتی اگر این نظریه را رد کنیم نمی توانیم منکر شباهت نظریات او با تفکرات صهیونیست ها باشیم.

با نگاهی کوتاه به جامعه خودمان و در نقطه مقابل با نگاه به فیلم ها و سریال های تولید شده در هالیوود و سایر کمپانی های صهیونیستی به نقش این نظریه مک لوهان در شکل گیری پروسه فرهنگ زدایی توسط رسانه های صهیونیستی  پی می بریم.

اهمیت فرهنگ به حدی است که حضرت امام خمینی (ره) درباره آن چنین فرمودند:

… بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است.اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ هرچند، جامعه در بعد اقتصادی ، سیاسی،صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد پوچ و میان تهی است…استقلال  و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است.

حال می فهمیم چرا امریکا به جای اینکه به کشوری مثل ایران حمله نظامی کند سعی دارد با استفاده از ابزار رسانه ، فرهنگ آن تخریب کرده و ارزش های آنها را برباید تا دیگر شاهد هیچ گونه مقاومتی از سوی عامه مردم نباشد.

ساده ترین ابزار تهاجم فرهنگی  که می توان با آنها یک نسل را گمراه کرد همین ابزار و وسایل هستند که روزانه با آنها روبه رو هستیم.از رایانه و شبکه اینترنت گرفته تا شبکه های ماهواره ای،از فیلم های غیر اخلاقی گرفته تا تهیه و توزیع مواد مخدر،از انواع کفش و پوشاک گرفته تا تغییرات در الگوی حجاب.آری اینها ابزاری ساده ولی در عین حال مؤثر برای تغییرات الگوی فرهنگی هستند.

امّا آنچه امروز در خط مقدم تهاجم فرهنگی یا به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) شبیخون فرهنگی قرار دارد ماهواره است.با اندکی تأمل در مضامین سریال های شبکه های ماهواره ای نوظهور این نکته ظریف آشکار می شود که این داستان های جذاب و دیدنی ، در کنار کیفیت صدا و تصویر حاوی مفاهیم خیانت،جنایت و بی بند و باری فکر و فرهنگی می باشند و مقصدشان غیر از جایی است که در آن تولید شده اند .

متأسفانه در حال حاضر شبکه های PMC ،GEM ، TV PERSIA ، FARSI 1  و اخیراً شبکه من و تو جای خود را در میان مخاطبان باز کرده اند.این شبکه ها با انبوهی از برنامه های تفریحی اعم از فیلم ها،موزیک ویدئو ها و سریالهایی که برای مخاطبان خود پخش می کنند صدمات جبران ناپذیری به بنیان فرهنگ و جامعه و از همه     مهم تر به خانواده ها می زنند.

حتی امروز رسانه ملی ایران یا همان صدا و سیما نیز گاهاً سریالها و فیلم هایی را پخش می کند که دست کمی از سریالها و فیلم های شبکه های ماهواره ندارد.

به تعبیر دکتر حسن عباسی «جریان خزنده ای در صدا و سیما در حال شکل گیری است که قابل کنترل نیست».مسائل و سوژه های مطرح شده برای سریال سازی و فیلم سازی در صدا و سیما اگر چه به ظاهر سطحی و عامیانه هستند امّا با تکرار این مضامین کم کم باید شاهد نهادینه شدن آنها در جامعه باشیم.اینکه در سریال ها به راحتی دروغ می گویند،اینکه به راحتی چند همسر اختیار می کنند،اینکه به راحتی پوشش هایی نامأنوس با فرهنگ جامعه را تبلیغ می کنند مسئله ای نیست که خاص زمان حال باشد.این آثار به ظاهر کلیشه ای مؤثر تر از یک سال تحصیلی در فرهنگ سازی برای افراد وارد عمل می شوند.

مارشال مک لوهان با قاطعیت بسیار وسائل ارتباط جمعی را به دو بخش گرم و سرد تقسیم کرد.در این تقسیم بندی (عکس،رادیو، سینما) وسائل ارتباطی گرم هستند.مک لوهان اعتقاد داشت این ابزار ارتباطی در امتداد یکی از حواس آدمی هستند و توصیف و تشریح زیادی را در بر دارند.وی (خط تصویری ،تلفن و تلوزیون )را وسائل ارتباطی سرد می نامد که به تشریح و توضیح کمتری نیازمندند.

حالا میفهمیم چرا بودجه برخی پروژه های هالیوود معادل بودجه یک سال یک دولت است!

شاید همه ما بارها و بارها تعبیر فوکویاما از شیعه در کنفرانس شیعه شناسی اورشلیم را شنیده باشیم.اینکه او گفت:« همانا شیعه مانند پرنده ای است که دارای دو بال سرخ و سبز است. تعبیر بال سرخ برگرفته از فرهنگ عاشورا و بال دیگر این پرنده ، سبز به معنای فرهنگ انتظار .سپر نگاه دارنده ونفوذناپذیراین پرنده ولایت فقیه است که در برابرآسیب ها از این پرنده محافظت می کند». اما آیا تاکنون به این فکر کردیم آنها چگونه میخواهند دو بال و سپر این پرنده بلند پرواز را نابود سازد؟

اینکه کاربران ایرانی اینترنت در بین ۱۲۸ کشور رتبه نخست مراجعه به سایت های غیر اخلاقی را دارند اتفاقی نیست.با این شرایط و با وجود حجم انبوه ماهواره ها و سایت های غیر اخلاقی چگونه می توان امید داشت که جوانان از مسیر خود خارج نشوند. اینکه دشمن برای جدایی جوانان از دین از دریچه فرهنگ وارد می شود و با استفاده از ابزار رسانه ای و بهره گیری از سایت های اینترنتی و تکثیر قارچ گونه آن اقدام به این کار می کند اتفاقی نیست.باید دانست که آنها کار خود برای برای پایین کشیدن پرنده شیعه شروع کرده اند و هدف اول انها نابود کردن اعتقاداتی است که جوان شیعه با آن بزرگ شده و به بلوغ رسیده است.

در اینکه سینمای هالیوود ابزای برای شبیخون فرهنگی به کشور ماست شکی نیست.امّا آیا می توان سینمای ایران را سدّ راه سینمای هالیوود دانست؟!پاسخ اینگونه است که در حال حاضر چنین برداشتی را نمی توان از سینمای ایران داشت.زیرا مردم سینمای ایران را همگام و همزاد و همراه با جامعه فعلی خود نمی دانند و آن را به فرهنگ و ریشه های خود نزدیک نمی بینند.در نتیجه چنین سینمایی هرگز نمی تواند یک ابزار برای دفاع نرم باشد.امروز نهاد های فرهنگی کشور به جای اینکه به فکر بریدن ربان های رنگارنگ باشند باید افق دید خود را گسترش دهند و با برنامه ریزی صحیح علاوه بر اینکه فرهنگ بومی ما را حفظ می کنند به فکر ارسال فرهنگ وآشنا کردن کشورهای غربی و شرقی با فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی باشند.در سال ۱۹۳۳ استدیو های هالیوودی بیش از ۵۰ درصد از درآمد خود را از راه توزیع فیلم هاشان در سایر قاره ها کسب کردند.بسیاری از استدیو های هالیوودی سینماهای چند سالنه ای را در کشور های دیگر ساخته اند تا حجم مخاطب خارجی خود را افزایش دهند.می توان اینها را دانست و با تولید آثاری فاخر و برنامه ریزی بلند مدت فرهنگی گامی مفید را برای مقابله با تهاجم فرهنگی برداشت.

۱-۳ راههای مقابله با تهاجم فرهنگی:

بی‏تردید امروزه اکثر کشورها در پی آن هستند که راهکارهایی بیندیشند تا از تخریب و تضعیف فرهنگ خود از طریق رسانه‏های همگانی هدایت شده توسط غرب بکاهند؛ هرچند کسی منکر این واقعیت نمی‏تواند باشد که در دنیای امروز، کشورها نمی‏توانند دیواری به دور خود بکشند و از برخورد فرهنگ جامعه‏ی خود با فرهنگ‏های بیگانه، در امان باشند، زیرا رسانه‏های همگانی جهان هم‏چون ماهواره‏ها و تکنولوژی اینترنت، مردم دنیا را در جریان آخرین پیشرفت‏ها، مدها، ساخته‏ها، هنرها و غیره قرار می‏دهند. اگر فرهنگ جامعه‏ای توان خود را از دست بدهد و اگر مردمی از فرهنگ خود گسسته شوند، قدرت درست اندیشیدن از آنها سلب می‏گردد و در این دریای ارتباطات غرق می‏شوند.

اگر ظرف مدت دو سال، جامعه‏ی شوروی سابق به کلی دگرگون می‏شود و رسانه‏ها و کانال‏های تلویزیونی امریکایی و اروپایی چنان فرهنگ آن را در هم می‏کوبند که آثار نویسندگان و هنرمندان بزرگ روسیه به کلی فراموش می‏شود و الگوهای غرب مقبولیت می‏یابند، بیش‏تر به این دلیل است که پیش از آن، فرهنگشان صلابت و ایستادگی خود را از دست داده بود. ما معتقدیم فرهنگ اصیل اسلامی و تعصب مذهبی، هم‏چون درخت تنومندی در ذهن و قلب مردم مسلمان این مرز و بوم ریشه دوانیده است و طوفان «تهاجم فرهنگی» به راحتی نمی‏تواند این درخت را از جای برکَنَد، اما نباید از تکان‏های گاه و بیگاه آن که میوه‏های نارسیده‏را سرنگون می‏سازد غافل بود؛ لذا شناخت راه‏های مقابله با تندباد تهاجم بسیار حایز اهمیت است.

ملت‏هایی که علاقه‏مند به حفظ و پاس‏داری از «هویت فرهنگی» خود هستند، سعی می‏کنند فرهنگ غیرمادی جامعه‏ی خویش را حفظ نمایند. البته این بدان معنا نیست که می‏توان (یا باید)فرهنگ‏غیرمادی‏راکاملاً دست‏نخورده وثابت و«اصیل» نگه‏داشت؛زیرا، همان‏طور که در ویژگی‏های فرهنگ ملاحظه شد، تغییر از خصوصیات فرهنگ است.

برای مقابله و مبارزه با «تهاجم فرهنگی» راه‏های بسیار زیادی در زمینه‏های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ذکر شده که هر کدام دارای اهمیت خاص خود است. اما عناوین زیر اهم توصیه‏ها و راه‏حل‏هایی است که در این مقوله قرار دارند:

الف) شناخت دقیق و همه جانبه‏ی تهاجم فرهنگی: یکی از موارد مهم و اساسی در مبارزه با تهاجم فرهنگی، شناخت ابعاد و ریشه‏های آن است؛ زیرا زمانی می‏توانیم در برابر این پدیده برنامه‏ریزی کنیم که از دشمن مهاجم و برنامه‏های او اطلاع کافی داشته باشیم و متناسب با آن، سلاح تدافعی خود را به‏کار گیریم .

ب) شناخت دقیق و کامل فرهنگ اسلامی و ملی:گام دوم در مبارزه با تهاجم فرهنگی شناخت فرهنگ غنی اسلامی و عناصر فرهنگی آن است؛ علاوه بر این باید عناصر مقبول فرهنگ ملی و آداب و رسوم اجتماعی، ذخایر فرهنگی با ارزش تلقی شده و زنده نگه داشته شوند .

به عقیده‏ی بسیاری از صاحب‏نظران، اعتلای فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و ایجاد حس غرور و افتخار در جوانان و نوجوانان، این وارثان واقعی ارزش‏های گران‏بهای فرهنگ خودی، گامی اساسی است که باید برای مبارزه‏ی بی‏امان با تهاجم فرهنگی غرب برداشته شود. یک جوان مسلمان ایرانی باید بداند که وارث چه نوع فرهنگی است.

ج) اصلاحات علمی و اقتصادی:برنامه‏ریزی در جهت پیشرفت همه‏جانبه ی کشور و تبدیل آن به یکی از کشورهای بزرگ علمی و صنعتی و مستقل از جهت تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز و فراهم آوردن زمینه‏های رفع نیازهای اقتصادی جامعه، به ویژه نیازهای جسمی و روحی نسل جوان از قبیل تحصیلات کافی، شغل مناسب، امکانات تشکیل خانواده، امکانات گذراندن مناسب اوقات فراغت مانند امکانات ورزشی و … بیش‏ترین نقش را در تثبیت فرهنگ ملی و مصونیت در برابر فرهنگ مهاجم دارد.

د) تدوین سیاست فرهنگی و تربیتی جامع از طریق:

۱٫ تقویت کمی و کیفی تولیدات فرهنگی توسط رسانه‏های جمعی داخلی

۲٫ استحکام مبانی تعلیم و تربیت اسلامی نوجوانان و جوانان

۳٫ تقویت ایمان از طریق بالابردن سطح رشد علمی و فکری مردم نسبت به مسائل اعتقادی، تبلیغ، نشر و ترویج مسائلی که در تشدید عواطف و احساسات دینی مردم تأثیر زیادی دارد، مانند نماز جماعت، جلسات قران، هیأت‏های مذهبی، عضویت در مراکز خیریه و عام‏المنفعه، دور نگه‏داشتن مردم از ارزش‏های ضد اسلامی و غیرخدایی با ترویج ارزش‏های دینی در یک سطح گسترده و فراگیر و …

۴٫ ارتقای کیفی فعالیت‏های هنری و ایجاد مراکز هدایت‏کننده‏ی ابزارهای صوتی و تصویری.

۵٫ گسترش فعالیت‏های برون‏مرزی نهادهای فرهنگی.

۶٫ ایجاد هماهنگی بین دستگاه‏های اجرایی فرهنگی و عدم دخالت افراد غیر متخصص و غیرمسؤول در امور فرهنگی و هنری.

۷٫ حفظ جریان‏های فرهنگی اصیل و حمایت از مدافعان واقعی نظام.

۸٫ مشارکت دادن نوجوانان و جوانان در فعالیت‏های فرهنگی از قبیل: تشکیل سمینارهای مسائل فرهنگی و مسابقات علمی و فرهنگی با حضور و مشارکت آنان، تقویت روحیه ی کتاب‏خوانی و انتشار بیش‏تر کتاب‏های مذهبی جذاب.

۹٫ تقویت پایه‏های تربیتی و اخلاقی افراد در خانواده و مدرسه و ایجاد ارتباط عاطفی بین والدین و کودکان.

۱۰٫ بازنگری در منابع درسی دانشگاهی به ویژه کتاب‏هایی که به ناچار از زبان‏های بیگانه ترجمه می‏شوند.

۱۱٫ از بین بردن روحیه‏ی مصرف‏گرایی به ویژه در مواردی که سبب وابستگی کشور می‏شود .

۱۲٫ ایجاد محیط گرم خانوادگی و برخورد دوستانه با جوانان.

۱۳٫ آگاه کردن مردم از اهداف فرهنگ‏سازان غربی .

۱-۴ ابزارهای جنگ نرم

مهاجمان فرهنگی مسائل و مفاهیم مورد نظر خود را به تدریج از طریق وسایل و ابزارهای گوناگونی ترویج می‏کنند. مهم‏ترین ابزار مورد استفاده در تهاجم فرهنگی عبارت‏اند از:

  1. آموزش، زبان، ترجمه و اصطلاحات: آموزش به سبک غربی یکی از روش‏های استعماری نفوذ در کشورهای جهان سوم بوده است (شفیعی سروستانی، ۱۳۷۲، ص۷۲)؛ یکی از کارکردهای پنهان این برنامه‏های آموزشی که در ظاهر به منظور پیشرفت علمی در این کشورها اجرا شده، زمینه‏سازی برای پذیرش فرهنگ بیگانه و برتر جلوه دادن آن و انهدام فرهنگ ملی بوده است (قائم مقامی، ۱۳۵۶، ص۲۳۷ـ ۲۴۴). این برنامه‏ها بدون در نظر گرفتن موقعیت فرهنگ بومی و با هدف تربیت نیروهایی هماهنگ با سیاست‏های استعماری اجرا شده است؛ اما در مقام عمل، عده‏ای از همین تحصیل‏کرده‏ها با آگاهی از روش‏های استعماری به مبارزه با سیاست‏های استعماری برخاستند که نتیجه‏ی آن استقلال برخی از این کشورها بوده است. این نوع از آموزش در ایران، آن هم توأم با تهدید و ارعاب مردم، از دوره‏ی رضاخان آغاز شد. این آموزش‏های کلاسیک، به صورت غیرمستقیم، فرهنگ بیگانه را ترویج کرد. زبان نیز می‏تواند مهم‏ترین ابزار نفوذ فرهنگ بیگانه باشد. اگر به جای استفاده از واژگان فارسی، استفاده از لغات بیگانه به صورت افسارگسیخته در محاورات رسمی و عمومی رواج یابد، نسل جدید ممکن است در آینده از معادل فارسی آن لغات محروم و بی‏خبر بماند. در مورد ترجمه نیز می‏توان گفت که اگر آموخته‏های فارغ‏التحصیلان ما عمدتا از متون ترجمه شده باشد، دانشجویان امکان تفکر مستقل را از دست می‏دهند و اصطلاحات بیگانه به تدریج به جای اصطلاحات هماهنگ و مأنوس با فرهنگ خودی می‏نشیند.
  2. کتب و نشریات: انتشار کتاب بدون در نظر گرفتن تطابق آن با فرهنگ بومی و بدون توجه به پیامدهای منفی پنهان برخی از کتاب‏ها، می‏تواند در تقویت تهاجم فرهنگی دشمن مؤثر باشد. با بررسی وضعیت انتشار کتاب در ایران در سال‏های اخیر می‏توان نشان داد که آیا دشمن از این عرصه توانسته است در فرهنگ ایرانی نفوذ کند یا خیر؟ چیزی که اثبات آن به یک تحقیق مستقل نیازمند است.

در نشریات نیز گاهی ارزش‏های منطبق با اهداف فرهنگ خودی با روش‏های غلط انتقال می‏یابد، و درنتیجه تأثیر معکوس دارد. هم‏چنین ارزش‏های مغایر با اهداف فرهنگ اسلامی با روش‏های غیرملموس و پنهان و به ظاهر موجه منتقل می‏گردد که خود نمونه‏ی بارز “تهاجم فرهنگی” است.

  1. تبلیغات گسترده از طریق تکنولوژی ارتباطات: وسایل ارتباط جمعی به دلیل ویژگی‏هایی که برای آن برشمرده‏اند بسیار مورد توجه عاملان تهاجم فرهنگی قرار می‏گیرد؛ از جمله: پوشش فراگیر، فرامحیطی بودن، چندحسی بودن، قابلیت آموزش غیرتخیلی داشتن، قابلیت تطابق داشتن با فهم عوام و فرازَمان بودن.

وسایل ارتباطی با قابلیت‏ها و ویژگی‏های مخصوص به خود، هنگامی که در دست تشکیلاتی قرار می‏گیرد که هدفی جز تخریب فرهنگ یک قوم و جای‏گزینی آن با فرهنگ سلطه‏گر و استعماری ندارد، تبدیل به ابزار و عامل خطرناکی در جهت هجوم فرهنگی می‏شود. متأسفانه این ابزار شمشیر دو لبه‏ای است که استکبار جهانی لبه‏ی مخرب و فسادانگیز آن را برای قطع ریشه‏های فرهنگی یک قوم به کار می‏گیرد.

اینترنت، رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه ویدئو و ماهواره و … ابزارهای فراگیری هستند که بررسی نقش هریک از آنها در تهاجم فرهنگی نیاز به یک تحقیق مستقل و همه جانبه دارد که در مجال دیگری باید به آن پرداخت.

اما مهم این است که امروزه فرهنگ غرب بر وسایل ارتباط جمعی در جهان تسلط دارد و از طریق خبرگزاری‏هاو شبکه‏های رادیو و تلویزیون و سینما علیه انقلاب اسلامی فعالیت می‏کند (افتخاری، ۱۳۷۷، ص ۱۹۰ـ۱۹۵).

  1. ترویج کالاهای لوکس مصرفی و الگوهای تجمل‏گرایی: این الگوی مصرف که مهم‏ترین ویژگی آن وابستگی به کشورهای صنعتی است، با رشد و گسترش خود، ابتدا الگوی تولید و توزیع و سپس کل اقتصاد و فرهنگ جامعه را تحت الشعاع قرار می‏دهد، به گونه‏ای که تداوم وضع موجود تقریبا بدون هیچ‏گونه فشار و اجباری صورت می‏گیرد.
  2. شعارهای تبلیغاتی فرهنگ بیگانه منقش بر روی البسه: کودکان ما از همان ابتدا می‏آموزند که باید از فرهنگ خود، تولید خود، خط و زبان خود احساس حقارت و شرم کنند؛ می‏آموزند که حروف خارجی خوب و قشنگ هستند و همه‏ی چیزهای خارجی بهتر از داخلی است و این بزرگ‏ترین ظلمی است که در حق کودکان و نوجوانان صورت می‏گیرد.
  3. پوستر و عکس: یکی از روش‏های زیرکانه‏ی “تهاجم فرهنگی” چاپ و توزیع پوسترها و عکس‏هایی است که با رنگ و لعاب خاصی در دست‏رس جوانان قرار می‏گیرد.
  4. نفوذ مستشرقین: مستشرقین با نگاه خاص و گزینشی به فرهنگ‏های غیرغربی به جای معرفی صحیح این فرهنگ‏های غنی، سعی کرده‏اند به نوعی با این شناخت زمینه‏ی تسلط فرهنگ غربی را فراهم آورند و برتری آن را به اثبات برسانند (صلاحی، ۱۳۷۶). ادوارد سعید پژوهشگر عرب در این زمینه می‏گوید: اروپاییان درباره‏ی خاور زمین نوشته‏اند که انسان خاورزمینی خردستیز، فاسد، کودک‏منش، و “متفاوت” است و از این رو، انسان اروپایی خردگرا، پاکدامن و “طبیعی” است. پیام روشن‏تر این‏گونه نوشته‏ها آن است که اصولاً اروپاییان با ویژگی‏های پسندیده‏ای که در سرشت خویش دارند، از بقیه‏ی جهانیان برترند و از همین روست که باید بر جهان چیره شوند و مردم جهان را به بردگی و استثمار کشند.(مصباح یزدی، ۱۳۷۶، ص ۳۹).

۸٫استقراض خارجی و اعطای امتیازات به بیگانگان بدون در نظر گرفتن منافع ملی کشور (صلاحی، ۱۳۷۶).

۱-۵ بسترهای جنگ نرم و تهاجم فرهنگی

بدیهی است هر تفکر و مذهبی که بخواهد بر اخلاقیات، عادات و اندیشه‏های یک ملت رسوخ کند و آن ملت را از خوی‏ها و اعتقادات قبلی جدا نماید، محتاج بسترسازی برای رسیدن به این اهداف و خنثی‏سازی مقاومت‏های احتمالی است. بدین شکل که اگر همه‏ی لوازم تهاجم فرهنگی از قبیل: تفکر، ابزار و روش انجام کار فراهم شود، ولی شرایط و بستر مناسبی که بتواند این‏ها را به‏کار گیرد، وجود نداشته باشد، در واقع همه‏ی تلاش‏های قبلی عقیم می‏ماند، و برعکس، چنانچه بر اثر عوامل متعدد، بستر و شرایط مناسب و مساعد وجود داشته باشد، یا به وجود آورده شود، دیگر جلوگیری از نفوذ تفکر بیگانه و پیش‏گیری از مسخ فرهنگ خودی بسیار مشکل خواهد بود. در این مقاله مجال تفصیل بیش‏تر این موضوع نیست؛ لذا به برخی از موارد مهمی که موجب پذیرش و تقویت فرهنگ مهاجم می‏شود اشاره می‏کنیم:

  1. مشکلات و کاستی‏های اقتصادی و اجتماعی؛
  2. عدم برنامه ریزی دقیق فرهنگی و غفلت مسئولین در این خصوص؛
  3. فقدان تولیدات فرهنگی و هنری کافی و متناسب با فرهنگ بومی؛
  4. کم‏توجهی زنان به جایگاه والای خود؛
  5. ضعف‏های موجود در خانواده، مدرسه و جامعه؛

و … .

یکی از جامعه‏شناسان ایران در این خصوص می‏گوید:

“در بررسی دلایل طرح و پذیرش فرهنگ غربی مباحث بسیاری در چندین دهه‏ی گذشته صورت گرفته است. عده‏ای نقش عوامل خارجی را در نفوذ فرهنگ غرب بسیار برجسته دانسته و در مقابل، عده‏ای ضعف فرهنگ ملّی را زمینه‏ساز نفوذ فرهنگ بیگانه عنوان کرده‏اند. با دیدگاهی واقع‏بینانه باید به نقش عوامل متعدد داخلی و خارجی در شکل‏دهی جریان غرب‏گرایی در ایران توجه شود.

ضعف و نارسایی عناصر فرهنگ ملی و بومی، نبود سازمانی مناسب برای گسترش فعالیت‏های فرهنگی، بی‏توجهی به عنصر تغییر در سطح بین‏المللی، تغییر چهره‏ی دشمن و دخالت دیگرگونه و جدی او در شرایط داخلی.

رشد گروه جدید از نخبگان که عموما افکار و آرای آنان ریشه در حوزه‏ها و مکاتب فکری و فرهنگی مطرح در غرب دارد، وجود مکاتب و نظریات جدید، برخورد با فرهنگ در قالب تهاجم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، بازیاب و توسعه‏ی فرهنگی غرب، رشد و افول مارکسیسم، استقلال کشورهای جدید در جهان سوم و… همه عوامل مؤثر در برخورد فرهنگ‏ها و درنهایت، زمینه‏ساز غلبه‏ی فرهنگ غرب بر فرهنگ ملّی کشورهای جهان سوم بوده است (آزاد ارمکی، ۱۳۷۵، ص۲۴۹).

۱-۶ راه‏های مقابله با جنگ نرم و تهاجم فرهنگی

بی‏تردید امروزه اکثر کشورها در پی آن هستند که راهکارهایی بیندیشند تا از تخریب و تضعیف فرهنگ خود از طریق رسانه‏های همگانی هدایت شده توسط غرب بکاهند؛ هرچند کسی منکر این واقعیت نمی‏تواند باشد که در دنیای امروز، کشورها نمی‏توانند دیواری به دور خود بکشند و از برخورد فرهنگ جامعه‏ی خود با فرهنگ‏های بیگانه، در امان باشند، زیرا رسانه‏های همگانی جهان هم‏چون ماهواره‏ها و تکنولوژی اینترنت، مردم دنیا را در جریان آخرین پیشرفت‏ها، مدها، ساخته‏ها، هنرها و غیره قرار می‏دهند. اگر فرهنگ جامعه‏ای توان خود را از دست بدهد و اگر مردمی از فرهنگ خود گسسته شوند، قدرت درست اندیشیدن از آنها سلب می‏گردد و در این دریای ارتباطات غرق می‏شوند.

در تمامی ساعات شبانه روز >> پرداخت آنلاین و دانلود آنلاین پروژه


تعداد صفحات : ۹۰ صفحه

توجه مهم :

*دوست عزیز در صورت نداشتن رمز پویا یا قطع بودن درگاه بانکی ، لطفا نام پروژه درخواستی خود را جهت هماهنگی برای دریافت شماره کارت واریزی و دریافت لینک دانلود، به واتساپ پشتیبانی سایت  ۰۹۳۹۲۷۶۱۶۳۰  ارسال کنید *(از ساعت ۸ الی ۲۳)

Related posts

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *